امام خمینی (نظم)

برنامه‌های حساب‌شده زندگی 


در محضر امام خمینی(ره)

امام برای کار روزانه‌شان جدولی داشتند که خود ایشان آن را تهیه کرده بودند. در آن جدول کارهای همه ساعات شبانه‌روز امام درج شده بود، بجز ساعاتی از شب که ایشان برای نماز شب و راز و نیاز با خدا از خواب برمی‌خاستند. امام همیشه از ساعت ۲ نیمه شب تا ۴ صبح برای نماز شب و عبادت برمی‌خاستند. برنامه زندگی‌شان یک برنامه حساب‌شده‌ای بود که لحظه‌لحظه آن حساب داشت، حتی ایشان در مواقعی که کسالت و مریضی داشتند نیز برنامه‌هایشان تغییر چندانی نمی‌کرد.


حجت‌الاسلام انصاری کرمانی، روزنامه رسالت، 1‌372‌‌/3/9 /کیهان

مقام صبر و رضا

مقام صبر و رضا انسان را بهشتی می‌کند


امام صادق(ع) فرمود: خداوند به حضرت داوود(ع) وحی کرد: نزد «خلاده» دختر «اوس» برو و او را به بهشت مژده بده، و به او اعلام کن که او همنشین تو در بهشت خواهد شد. حضرت داوود(ع) به در خانه خلاده آمد، و حلقه در را زد، خلاده پشت در آمد و در را گشود، ناگاه چشمش به چهره داوود(ع) افتاد، عرض کرد: آیا درباره من چیزی از طرف خدا نازل شده که به اینجا آمده‌ای؟ داوود(ع) فرمود: آری. خلاده گفت: آن چیست؟ داود گفت: خداوند به من وحی کرد که تو اهل بهشت هستی و به من فرمود تا تو را به بهشت مژده دهم و به تو اعلام کنم که همنشین من در بهشت هستی. خلاده که چنین چیزی را عجیب می‌دانست و خود را لایق همنشینی با داود(ع) در بهشت نمی‌دانست عرض کرد: گویا اشتباهی شده. داوود گفت: نه، آن زن تو هستی.مقداری از حالت باطنی خودت را برای من شرح بده. خلاده در ضمن گفتارش گفت: از صفات من این است که هرگز دردی- هرگونه باشد- به من نرسیده، و نیز هرگز ناراحتی و نیاز و گرسنگی- هرگونه که باشد- به من نرسیده مگر این که در برابر آن صبر و تحمل نموده و به مقدرات الهی خشنود می‌شدم،  و صبر می‌کنم،  و به گونه‌ای در مقام صبر و رضا هستم که از درگاه خدا تقاضای رفع آن را نمی‌کنم،  و از خدا تشکر می‌نمایم.» داوود(ع) گفت: تو به خاطر همین حالت و خصلت به این مقام (همنشینی با من در بهشت) نایل شده‌ای .»

آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «این همان دینی است که خداوند آن را برای صالحان پسندیده است.»


امام علی(ع) فرمودند: ای مردم! بر شما باد صبر و مقاومت، چون کسی که صبر نداشته باشد، (در واقع) دین هم نخواهد داشت.


 بحارالانوار ج۷۱ص۸۹ /  بحارالانوار ج۶۸ ص۹۲ / روزنامه کیهان

عامل گرفتاریهای انسان

آیت‌الله بهجت (ره):

 

هرجا گرفتاری و بلایی و عذابی بر سر ما آمد، بدانیم جلوتر از آن، زمینه گره و گرفتاری و ابتلا را خود فراهم کرده‌ایم؛ 

یا با ترک واجب، 

و یا با ارتکاب کار حرام، 

و یا ترک مستحبِ خیلی شدید و مؤکد، 

و یا با انجام شبهات. 


اگر ما الآن به‌حسب ظاهر همین که بدانیم تارک واجب یا فاعل حرام نیستیم، جا دارد کلاهمان را از شادمانی به هوا بیندازیم.

 

در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۸

راز داری

سعدی

بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد.
پسر را گفت: باید که این سخن با هیچ کس در میان ننهی.

گفت: ای پدر فرمان تو راست، نگویم
و لیکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی
که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ 

گفت: تا مصیبت دو نشود:
یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.

مگوی اندُه خویش با دشمنان
که «لاحَول» گویند شادی کنان

غیبت

روزی در یک مجلس فردی از مردی بدی می گفت و ناسزا بارش می کرد پسر ان مرد در مجلس حضور داشت و می شنید .پسربسیار ناراحت شدو مجلس را ترک کرد .

خدمت پدر رسید و با ناراحتی شنیده هارا برای پدر گفت .پدر از جا بلند شدو رفت و بعداز کمی وقت برگشت .زیر بغل پدر یک فرش ابریشمی گرانقیمت بود.

پدر دستی به شانه ی پسرش زد و گفت برای تو ماموریتی دارم برو این هدیه را نزد همان شخص ببر و از او تقدیر و تشکر کن ..

پسر متعجب و حیران امر پدر را اطاعت کرد و نزد ان شخص رفت و هدیه را تقدیم کردو از او تشکر کرد مرد شرمنده شد و هیچ نگفت .

پسر برگشت نزد پدر گفت پدر جان امرتون رو اجرا کردم اما متحیر م چرا شما به جای این که عصبانی و ناراحت بشوید از او تقدیر و تشکر کردید .

پدر لبخندی زد و گفت پسرم امروز این شخص با چندین کلمه حاصل ساعتها عبادش را به حساب من جاری کرد و مرا خشنود ساخت ایا من نباید بابت این همه نیکی او تشکر کنم؟!!!

عاقلان را اشارتی کافیست....