تبیین اندیشهی امام (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری؛
دشمنشناسی مقولهی بسیار مهمی است که عدم تفکر دربارهی آن میتواند یک نظام ارزشی را با چالش مواجه کند. توجه به اندیشهی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبر فرزانهی انقلاب میتواند ما را در شناخت دوست از دشمن یاری کند.
گروه تاریخ برهان/ ابوالقاسم باباتبار سرخی؛ یکی از مواردی که در اندیشهی امام خمینی (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری دارای اهمیت است، «ضرورت حفظ نظام» است. از این رو، مردم و تمامی آحاد جامعه را با حفظ اصول و پایبندی به آنها، به سمت ایستادگی و صیانت از نظام سیاسی سوق میدهند که در اندیشهی امام و مقام معظم رهبری از اوجب واجبات است.[1] در این مسیر، یکی از بهترین اقدامات برای حفظ نظام، شناخت صحیح از دشمن است؛ زیرا با دشمنشناسی نه تنها میتوان از خطرات احتمالی کاست، بلکه میتوان به مقابلهی مدبرانه با تهدیدات پیش رو رفت. در این زمینه میتوان گفت، به زعم رهبر کبیر انقلاب و مقام عظمای ولایت، این مهم (دشمنشناسی) به عنوان تکلیف شرعی باید مورد تأکید قرار گیرد. در واقع، در اندیشهی امام خمینی (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری، دشمن و واکاوی دشمن در گرو شناخت صحیح دشمن نهفته است، و مبارزه تنها گزینهی پیش رو در برابر دشمن میباشد؛ چرا که تا دشمن هست مبارزه هم هست و باطل با طرحی نو به مقابله با اسلام آمده است و به کناری نخواهد نشست تا بر ما پیروز شود، لذا ما محکوم به مبارزهایم و این راه میسور نیست و پیروزی تحقق نمییابد، الا با مبارزهی هوشمندانه و این امر محقق نمیشود، الا با شناخت صحیح دشمن. در واقع، در اندیشهی دو اندیشمند مبتنی بر اندیشهی اسلامی، مرگ با عزت بسیار با ارزشتر از حیات ذلتبار است.
دشمنشناسی در قرآن کریم
لذا تردیدى نیست که از نظر شیوهی تفکر اسلامى مرگ از زندگى ذلتبار بهتر است، براى ما جز ادامهی پیکار با همهی نیروها و امکاناتمان راهى وجود ندارد تا عزت و شرافت خود و آیندگان را در طول تاریخ با عظمت اسلامى به دست آوریم. قرآن کریم مىفرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ»[2] یعنی: و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان، که شما نمىشناسیدشان و خدا آنان را مىشناسد، بترسانید و هر چیزى در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما بازگردانیده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ»[3] یعنی: اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر خدا را یارى کنید، یاریتان مىکند و گامهایتان را استوار مىدارد. «وَلا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ انْتُمُ الاعْلَونَ انْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»[4] یعنی: سست نشوید، غمگین نباشید، شما پیروزید، اگر به هدف خود ایمان داشته باشید، «وَلاَ تَهِنُواْ فِی ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ یَرْجُونَ وَکَانَ اللّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا»[5] یعنی: در جستوجوى دشمن سستى نورزید، اگر شما رنج مىبرید، آنان نیز مثل شما رنج مىکشند، منتها شما به خدا ایمان دارید و آنها ندارند و خدا همواره داناى سنجیدهکار است.
تمرکز امام و مقام معظم رهبری، به عنوان رهبران جامعه، متمرکز در اندیشههای اسلامی است؛ چرا که مبارزه را جزء با استمداد از اسلام بیمعنا میدانند و تنها راه مقابله را در اندیشههای اسلامی جستوجو میکنند و موفقیت در این امر خطیر را در توکل به خدا و تقوا میدانند.[6]
آنچه در اندیشهی قرآن میتوان استخراج نمود و از آن یاد کرد، تمرکز هوشمندانه در جهتیابی مخاطب در مسیر حق و قدرتیابی محسوس در جهت مقابله با دشمن، که در تأکیدات قرآن مکرراً یاد شده است. در واقع، قرآن کریم دشمن را مفروض قرار داده و از آن به عنوان عاملی جدانشدنی از زندگانی بشر یاد نموده است. اینجانب معتقد است تا حق هست باطل هم هست و تا دشمن وجود دارد، طبیعتاً مبارزه هم هست. قرآن به ما میآموزد تا با همهی توان در جهت اقتدار و تعالی خود قدم برداریم و با تمام قوا به جنگ با دشمن برویم، تا در نهایت، کلمهی حق را بر بام جهان به اهتزاز در آوریم و دشمن را در جایگاه ضعف و در نهایت، آنها را محکوم به شکست نماییم. لذا این امر محقق نمیشود، مگر با شناخت صحیح دشمن و اقدام متناسب و بههنگام در مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل دشمن.
امام (رحمت الله علیه) عدم شناخت ماهیت دشمن را یکی از بزرگترین آفتها و موانع نیل به اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی میدانستند. لذا، علاوه بر معرفی دشمنان در هر مرحله از انقلاب و افشای ماهیت آنان، بر دشمنشناسی و درک نقشهها و توطئههای آنان تأکید میفرمودند و دائماً نسبت به آنان هشدار میدادند.
امام خمینی (رحمت الله علیه) و دشمنشناسی
از نظر امام خمینی (رحمت الله علیه) موضوع دشمن و توطئهی گوناگونشان یکی از مسلمات اندیشهی انقلاب اسلامی است؛ همچنان که یکی از محکمات اندیشهی سیاسی در قرآن کریم است. امام (رحمت الله علیه) در تعریف کلی، دشمن را هر شخص، راه، جریان، گروه و کشوری میداند که مسیر، راه و اهداف او مقاصد اسلامی نیست. ایشان شاخص بسیار عملیاتی و عینی برای شناخت دشمن ارائه میدهد و به گونهای سهل و ممتنع، همهی اقشار عامی و دانشگاهی را به این امر فرا میخواند: «برنامهی ملت ما برنامهی طویلالمدت. این است که همان گونه که در گذشته دشمن را شناختیم و از میدان رد کردید، حال هم دشمن را بشناسید و از میدان ردش کنید. (دشمن) ما فقط محمدرضا نبود، هر کس مسیرش، مسیر اسلام نباشد، دشمن ماست.»[7] امام (رحمت الله علیه) عدم شناخت ماهیت دشمن را یکی از بزرگترین آفتها و موانع نیل به اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی میدانستند. لذا، علاوه بر معرفی دشمنان در هر مرحله از انقلاب و افشای ماهیت آنان، بر دشمنشناسی و درک نقشهها و توطئههای آنان تأکید میفرمودند و دائماً نسبت به آنان هشدار میدادند.
اهم محورها در دشمنشناسی به شرح ذیل است:
1. شناخت ماهیت دشمن
2. شناخت علائم و نشانههای دشمن
3. شناخت نقشهها و توطئههای دشمن
4. درک طریق خنثی کردن نقشهها و توطئههای دشمن
5. شناخت نفوذیها، منافقین و دشمنان دوستنما
6. آگاهسازی و افشای ماهیت و نقشهها دشمنان برای دیگران
7. نشان دادن دشمن و ارائهی مصادیق[8]
8. تدوین راهبرد کلان در جهت شناخت صحیح دشمن
9. چگونگی راهبرد مقابله با دشمن.
نگاه امام (رحمت الله علیه) به مقولهی دشمن یک نگاه واقعبینانه و به دور از نگاه سطحی و موضعی است. امام به دشمن به عنوان یک واقعیت آنی و گذرا نمینگرد، بلکه آن را به عنوان یک واقعیت مسجل و دارای برنامه میداند که در مقابله با آن میبایست برنامه داشت تا در مواجهه با آن موفق بود. علیحیحال، دشمن در همهی ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و... حضور دارد و مسامحه در آن غیر قابل بخشش است. دشمنشناسی از اصول اساسی و پایهای تفکر دفاعیامنیتی امام خمینی (رحمت الله علیه) است که در جای خود نه تنها در بعد مفهومی، بلکه میتوان آن را در ابعاد ملی و فراملی مشاهده نمود که نه تنها از نگاه عقلانی آن را در عرصهی نظر، تحلیل و تبیین مینماید؛ بلکه در اندیشهی فقهیکلامی دارای جایگاه بسیار قابل توجهی در اندیشهی امام (رحمت الله علیه) است که از اصول غیر قابل تخطی در اندیشهی دفاعیامنیتی امام راحل میباشد. لذا دشمنشناسی در استراتژی نظامی امام جایگاه بسیار ممتازی دارد.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و ضرورت دشمنشناسی
هیچ موجودی بدون دشمن نیست، به علاوه برخی در مقابل دشمنان آسیبپذیرند و چارهای جز مبارزه و جهاد و حفظ و حراست خویش ندارند؛ اما مؤمنان واقعی، که از اوصاف مقربان خدایند، دشمنی سودی ندارد. مؤمنان واقعی میتوانند دشمنان را از صحنه خارج کنند و امید آنها را به یأس تبدیل کنند. خداوند در سورهی مبارکهی بقره میفرماید: «مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ»[9] یعنی: هر کس دشمن خدا و فرشتگان و پیامبران و جبرئیل و میکائیل است (باید بداند) که خداوند دشمن کافران است. پس دشمنی با مؤمنان، که دوستان واقعی خداوندند، دشمنی آنها نتیجهای نخواهد داشت. نگاه مقام معظم رهبری به مقولهی دشمن یک نگاه واقعبینانه است. ایشان به دشمن به عنوان یک واقعیت آنی و گذرا نمینگرد، بلکه آن را به عنوان یک واقعیت مسجل و دارای برنامه میداند که در مقابله با آن میبایست برنامه داشت تا در مواجهه با آن موفق و از مکرشان مصون بود والا در گرداب ظلمت و تاریکی میبایست غلطید. علیحیحال، دشمن در همهی ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و... حضور دارد و از آن به عنوان ابزار فشار استفاده میکند تا در صورت لزوم، اهداف خفیهی پلید خود را بر جامعه غالب کند، بالطبع نمیتوان در این مصاف با برنامه یا بیبرنامه بود و در این جنگ نابرابر و مجهز با دست تهی به مقابله رفت. در واقع، مسامحه در آن غیر قابل بخشش و جبرانناپذیر و آیندهی نامعلومی را رقم خواهد زد.
همان گونه که شناخت نیروهای خودی و وضعیت و تواناییهای داخلی ضروری است، شناسایی دشمن اعم از دور و نزدیک، ضعیف و قوی و بالقوه و بالفعل نیز یک ضرورت انکارناپذیر در دفاع به شمار میآید.[10]"مکروا و مکراللَّه"[12] "انّهم یکیدون کیدا و أکید کیدا"[13] اگر از دشمنى آنها غفلت کردیم، باختهایم. اگر براى ضدّ حملهی آنها چارهاى نیندیشیم، دشمن را به دست خود موفّق کردهایم. اینکه من مرتّب به مسئولان، به مردم و به خصوص به جوانان هشدار مىدهم، به این خاطر است»[14] و در جای دیگر میفرمایند: «امروز ما باید بدانیم این دشمن ناکاممانده در مقابل ملت ایران نقشهاش چیست؟ باید بیدار باشیم: «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس». اگر صحنه را بشناسیم، عرصه را بشناسیم، دشمن را بشناسیم، نقشهى دشمن را بدانیم، غافلگیر نخواهیم شد.»[15] بیتردید شناسایی دشمن و برآورد اهداف، توان و بینش وی، از الفبای مبارزه به شمار میرود که پیش از برداشتن نخستین گام باید بدان پرداخته شود. امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در هوشیاری و شناخت دشمن میفرماید: «کسی که از دشمنش غفلت ورزد، مکر و حیلههای دشمنش او را بیدار میکند.»[11] مقام معظم رهبری معتقد است نسبت به دشمن نمیبایست غفلت ورزید و غفلت ورزیدن خسران بزرگی را رقم میزند و در این ارتباط میفرماید: «همانطور که آن روز در میدان امام به آن جمعیت عظیم عرض کردم، آنها مکر و توطئه مىکنند؛ ما باید در مقابل آنها ضدّ مکر، ضدّ توطئه و ضدّ حمله کنیم و
رهبر معظم انقلاب نشناختن دشمن را به مخزنی بیحصار تشبیه میکند و میفرماید: «شناخت دشمن، محصول همهى آن شناختها و متمم و مکمّل آنهاست. بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزنى بىحصار است که از دستبرد راهزن و خائن و غارتگر، مصون نیست.»[16] ایشان چگونگی برخورد با دشمن را در آینده این چنین به تصویر میکشد و چشماندازی روشن را برای ما رقم میزنند: «ما در برنامهریزیها همیشه باید جلوتر از دشمن حرکت کنیم. در مقابل فعالیت دشمن، کشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه باید نقشهی دشمن را حدس زد و تشخیص داد و جلوتر از دشمن عمل کرد.»[17]
مقام معظم رهبری تنها قائل به شناخت برنامهها و ترفندهای دشمن نبوده، بلکه از آن به عنوان مقدمه یاد میکند و معتقد است جامعهای میتواند دارای صلابت باشد که نه تنها ترفندهای دشمن را شناسایی، بلکه جلوتر از دشمن قدم بردارد و هوشمندانه پدافند لازم را در مسیر تهدیدات آنها قرار دهد و قبل از اینکه دشمن طرح خود را عملیاتی کند، در نطفه، یعنی در ذهن آن را خنثی کند.
مقام معظم رهبری، همچون رهبر کبیر انقلاب، به مقولهی دشمن و دشمنشناسی به عنوان ضرورتی انکارناپذیر مینگرد و فضایی را تصویر میکشد که در آن ضرورت دشمنشناسی را گوشزد میکند و از آن به عنوان عاملی مهم و حیاتی در جهت پویایی نظام بر میشمرد. مقام معظم رهبری معتقد است که ما میبایست نه تنها در مقابله با دشمن میبایست قدرتمند باشیم، آن هم نه فقط در بعد مادی، بلکه میبایست در بعد معنوی هم با اقتدار ظاهر شویم؛ اگرچه بعد مادی را لازمهی حیات پایدار میداند، اما کافی نمیداند. در این مسیر یکی از بهترین اقدامات برای حفظ و پویایی نظام شناخت دشمن است، زیرا با دشمنشناسی میتوان از خطرات احتمالی کاست و به مقابلهی مدبرانه با تهدیدات محسوس و نامحسوس رفت. اگرچه این مقابله در زمان حال قابل لمس است، اما در واقع نتیجهی آن را میتوان در آینده نگریست که مقابلهی مدبرانهی زمان حال، ما را از خطرات آینده، که اگر موقعشناسی و مقابلهی بههنگام صورت نمیگرفت، مصون نمینمود.
در پایان، میبایست به این نکته توجه نمود که مقام معظم رهبری تنها قائل به شناخت برنامهها و ترفندهای دشمن نبوده است، بلکه از آن به عنوان مقدمه یاد میکند و معتقد است جامعهای میتواند دارای صلابت باشد که نه تنها ترفندهای دشمن را شناسایی کند، بلکه جلوتر از دشمن قدم بردارد و هوشمندانه پدافند لازم را در مسیر تهدیدات آنها قرار دهد و قبل از اینکه دشمن طرح خود را عملیاتی کند، در نطفه، یعنی در ذهن آن را خنثی کند.(*)
پینوشتها:
[1] رحیم کازرونی سعدی، حفظ نظام و پایبندی به اصول در کلام امام خمینی (رحمت الله علیه)، فصلنامهی رهآورد سیاسی، سال هشتم ، شمارهی 34، زمستان 1390، ص 99.
[2] قرآن مجید، سورهی مبارکهی انفال، آیهی 60.
[3] قرآن مجید، سورهی مبارکهی محمد، آیهی 7.
[4] قرآن مجید، سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 139.
[5] قرآن مجید، سورهی مبارکهی نساء، آیهی 104.
[6] صحیفهی امام، جلد 2، ص 200.
[7] ابراهیم برزگر، دشمنشناسی در اندیشهی سیاسی امام خمینی (رحمت الله علیه)، مجموعه مقالات هفتمین سمینار تبیین اندیشهی دفاعی امام خمینی (رحمت الله علیه)، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، جلد 5، 1379، ص 46.
[8] محمدجواد سلمانپور؛ امام (رحمت الله علیه)، دشمنشناسی و دشمنستیزی؛ مجموعه مقالات هفتمین سمینار تبیین اندیشهی دفاعی امام خمینی (رحمت الله علیه)؛ تهران؛ سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح؛ جلد 5؛ 1379؛ ص 57.
[9] قرآن مجید، سورهی مبارکهی بقره، آیهی 98.
[10] جواد منصوری، عوامل دفاع و شرایط جدید بینالمللی، مجموعه مقالات هفتمین سمینار تبیین اندیشهی دفاعی امام خمینی (رحمت الله علیه)، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، جلد 1، 1378، ص 97.
[11] غلامرضا مصباحی، تهاجم فرهنگی و راههای مقابله با آن، مجموعه مقالات هفتمین سمینار تبیین اندیشهی دفاعی امام خمینی (رحمت الله علیه)، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، جلد 1، 1378، ص 86.
[12] قرآن مجید، سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 54.
[13] قرآن مجید، سورهی مبارکهی الطارق، آیات 15 و 16.
[14] بیانات رهبری معظم انقلاب در دیدار جوانان استان اصفهان، مورخ 12 آبان 1380.
[15] بیانات رهبری معظم انقلاب در دیدار مردم کازرون، 16 اردبیهشت 1387.
[16] بیانات رهبری معظم انقلاب در پیام به کنگرهی عظیم حج، 12 فروردین 1377.
[17] بیانات رهبری معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی، 01 فروردین 1392.
*ابوالقاسم باباتبار سرخی؛ کارشناس ارشد روابط بینالملل/انتهای متن
قال الله تبارک وتعالی إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعیر
یکى از وظایفى که بر عهده ی ماست شناخت دشمن و حربه های اوست
از هر راهى که دشمن وارد مى شود باید راهکار مقابله با آن را پیدا کند روایت داریم که مؤمن بین 5 دسته دشمن قرار دارد
الْمُؤْمِنُ بَیْنَ خَمْسِ شَدَائِدَ مُؤْمِنٍ یَحْسُدُهُ وَ مُنَافِقٍ یُبْغِضُهُ وَ کَافِرٍ یُقَاتِلُهُ وَ شَیْطَانٍ یُضِلُّهُ وَ نَفْسٍ تُنَازِعُه[1]
شناخت گام هاى شیطان -خطوات شیطان-، حربههاى شیطان، شناخت دام ها و راهکارهایى که شیطان روی افراد نفوذ مى کنند خیلى مهم است اگر این ها را نشناسیم ممکن است نادانسته حزب شیطان شویم و از سلک حزب الله خارج شویم. سه مرتبه کلمه حزب الله در قرآن آمده و سه مرتبه هم حزب شیطان -قرآن مى فرماید حزب شیطان خاسر زیانکار است اما حزب الله غالب و مفلح و پیروز است اگر انسان شاخصه هاى حزب الله و حزب الشیطان را نداند ممکن است ناخواسته در حزب شیطان وارد شوند همانطورکه تبلیغات اموی در افرادی اثر گذاشته بود و در جریان واقعه کربلا تشخیص حق و باطل را برایشان مشکل کرده بود -بعضى از اینها تبرکا با الله اکبر گویى با به ظاهر تدین این کار را انجام دادند –قرآن در سوره فاطر میفرماید
(إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ فاطر 6) شیطان دشمن است این واضح است اما اینکه شما دنبال شیطان نروید و او را دشمن بدانید این مهم است بعد مىفرماید شیطان با حزبش تلاش داردانسانها را اصحاب جهنم کند إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُم[2]
شیطان در همه جا در کمین است هرکسی را با هر وسیله اى به دنبال خودش بکشاند؛ شناخت گام هاى شیطان مهم است.
حضرت یحیى و گفتگوى او با شیطان
شیطان به یحیی پیغمبر گفت آدم اکولى هستى زیاد غذا مىخورى و این توفیق نماز شب و خشوع و خضوع را از تو مى گیرد - یحیى بعدازاین غذایش را کم کرد و گفت نمى گذارم این کار جلوى عبادتم را بگیرد شیطان هم گفت منم پس از این دیگر کسى را نصیحت نمى کنم،
روایت از امام صادق (علیه السلام) است[3] پس از طوفان نوح شیطان با حضرت نوح یک ملاقاتى کرد - شیطان خیلى اصرار کرد که نوح را نصیحت کند نوح گفت تو ضرر نرسان نصیحت تو را نمى خواهم - شر نرسان به خیر تو امیدی نیست - شیطان گفت تو بر گردن من حق دارى چون با طوفان و عذاب که گناهکارها از بین رفتند کار مرا سبک کردی نوح پذیرفت که شیطان نصیحت کند - شیطان گفت
إِذَا وَجَدْنَا ابْنَ آدَمَ شَحِیحاً[4] أَوْ حَرِیصاً أَوْ حَسُوداً أَوْ عَجُولًا
-بخل، حرص، عجله و حسادت –شیطان گفت انسانهایی که صفات رادارند اینها مثل توپى در دست من هستند که اینهارا به سادگى در چنگ خودم درمیآورم - شیطان خودش از کم شروع کرد ولى به کم تمام نکرد اول از مسائل مادى شروع کرد گفت من از آدم بهترم - من از آتشم و آدم از خاک - ولى نفهمید (توجه نکرد) که نفخت فیه من روحى یک روح خدائى را آدم حمل مى کند یک روح متعالى را حمل مىکند این روح متعالى را ندید
در مرتبه بعد تکبر ورزید گفت سجده نمیکنم عبادت نمىکنم
مرتبه بعد گفت من بیشتر مىفهمم به من گفتى که سجده کن، اشتباه مىکنى؛ سنستدرجهم من حیث لا یعلمون سقوط تدریجى و پله پله پایین مىآید؛ مرحله بعد رانده شد؛ مرحله بعد قسم خورد همه را گمراه مىکنم؛ مرحله به مرحله.
لذاست که بایدشیطانو خطواتش را بشناسیم گام به گام انسان را میکشاند-نا خواسته انسان به دام شیطان و دامن شیطان مىافتد - باید جلوى خطوات را از راه خودش گرفت –
اگر در یک انبار گندم یک سوراخ موش پیدا شد باید سوراخ را گرفت
گرنه موش دزد در انبان ماست *** گندم اعمال چهل ساله کجاست
پس در اول دفع موش کن *** بعد از آن در جمع گندم کوش کن
(یزکیهم و یعلمهم) اول تخلیه بعد تجلى
اگر در ظرف گلى شیر بریزی شیر گلى مىشود قرآن میفرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتقین قرآن در کسى مىتواند اثر کند که زمینه پذیرش در او باشد ابو جهل این همه پیامبر برایش قرآن خواند خودش میگفت انى اعلم اَنه لصادق ولى ایمان نمىآورم
ابن ابى العوجاء بی دین است خدا و قیامت را قبول ندارد چند جلسه با امام صادق (علیه السلام) بحث کرد یک وقت امام صادق (علیه السلام) آنقدر زیبا بحث کرد که تمام راه هایى را که منجر به کفر مى شد بست وقتی ابن ابی العوجا رفت راوى مىگوید یابن رسولالله این امروز مسلمان مى شود امام گفت این کافر مى میرد این کور است ظاهرا چشم دارد اما قلبش مرده گام ها و خطوات شیطان را نمی بیند. اگر گام های شیطان را نشناسیم مبتلا می شویم؛ خطوات شیطان هم زیاد است.
یکی از گام های شیطان کینه است؛ إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاء سوره مائده 91
سعی کنید از کسی کینه به دل نگیرید با پدر، مادر، خواهر، برادر با مهربانی رفتار کنید
قرآن می فرماید إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ حجرات 10
شما روابط بین خود را اصلاح کنید تا رحم خدا شامل شما شود؛ حدیث داریم: ارحموا ترحموا[5]
به هم رحم کنید از همدیگر بگذرید خدا هم از شما بگذرد خدا شما را مورد لطف قرار بدهد
یکی دیگر از گام های شیطان تزیین گناه است گناه رو زیبا جلوه می دهد
تسویف یکی دیگر از گام های شیطان است
فرصت سوزى از دست دادن وقت یعنی امروز و فردا کردن
خاربن در قوت و بر خواستن *** خارکن در سستى و در کاستن
امروز و فردا کردن میگه حالا خوب مى شویم حالا اصلاح مى شویم، بعداً درس مى خوانیم مگر چقدر فرصت داریم؟ مگر چقدر فرصت جوانی داریم؟ مگر انسان چقدر عمر مى کند؟ آنقدر آدم ها هستند که از فرصت هایى که در جوانى از دست دادن غصه مىخورند پیامبر می فرماید: ایاک والتسویف بعلمک پرهیز از اینکه فرصت سوزى و واگذارى کار به آینده داشته باشی
در قیام کربلا چقدر انسانها فرصت را از دست دادند طرماح بن عدِى یکى از اصحاب امام حسین (علیه السلام) است در مسیر کوفه با امام ملاقات کردند
امام پرسید از کوفه چه خبر؟ گفتند قیس بن مسهر شهید شد امام فرمود: مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً احزاب 23
و عرضه کردخدایا مارابه این شهدا ملحق کن
طرماح گفت من یک مقدارى در کوفه کار دارم آذوقه براى زن و بچه ببرم و سفارش هاى مالى دارم و اینها را انجام بدهم و برگردم رفت اما وقتی برگشت که کار تمام شده بود میخواهم عرض کنم ممکن است فرصت سوزى به غیر قصد از دست برود (رفت و وقتى برگشت دید امام شهید شده و خبر شهادت منتشر شده) و بعضى کارها همقابل جبران نیست
یکی از گام های شیطان سوف سوف کردن؛ فردا فردا کردن و از دست دادن انرژى است مخصوصاً نیروی جوانی
در قیامت از چهار چیز سوال مىشود: 1. مال را از کجا آورده اى؟ 2. در کجا مصرف کرده ای؟ 3. از عمر. 4. از جوانى.
مگر جوانى جزء عمر نیست که جدای از عمر مورد سوال قرار می گیرد؟ معلوم مى شود که جوانى یک حساب دیگرى دارد فصل دیگرى دارد ویژه ازش پرسیده میشود برایش جدا پرونده گشوده مىشود اهل سوف سوف نباشید اهل جبران باشید
اسلام بن بست ندارد امام حسین (علیه السلام) فرمود تنها کوچه اى که بن بست است گناه است - مگر عمر سعد از کوچه گناه به رى و حکومت رسید مگر خولى و سنان به هدفشان رسیدند؟
امیر مومنان (علیه السلام) به اصحاب فرمودند به نظر شما امید بخش ترین آیه چیست و کدام است؟ ما ارجل الایه فی القرآن یک شخص گفت آقا من بگویم ایه ای که می فرماید خدا هر گناهى را مى بخشد غیر از شرک. امیر (علیه السلام) فرمودند این آیه اوسع است خیلى گسترده است ولى امید بخش ترین آیه نیست؟ یک شخص دیگر گفت: ایه لا تیأسوا من رحمه الله حضرت فرمود آیه اوسع است ولى امید بخشترین آیه نیست -شخص دیگرى گفت ایه ای که می فرماید هر کسى فاحشه ای انجام داده بیاید خدا مىبخشد حضرت فرمود: همه ی اینها اوسع است ولى امید بخشترین آیه این است وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذَّاکِرِینَ هود 114 (اگر نماز بخوانى این نماز سیئات را مىشوید مىبرد)
جوانى معصیت مىکرد آمدند گفتند که این جوان معصیت مىکند پیامبر فرمود: آیا نماز مىخواند گفتند بله فرمود: اگر نماز مىخواند دست از گناه برمىدارد چرا که خداوند فرموده إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ عنکبوت 45
گناهان را جبران می کند اگر تسویف بد است در نقطه مقابلش جبران است تلاش کنید بر جبران. کسى غیبت کرده بود آمد پیش رسولاللهو چاره جویی کرد حضرت فرمود تستغفرلمن اغتبته برایش دعا کن طلبمغفرت و آمرزش کن جبران کن. سعی کنید اصل جبران را در زندگی رعایت کنید تا در دنیا هستیم جبران کنیم.
روایت از امام صادق (علیه السلام): چهار چیز سیئات را تبدیل به حسنات مىکند اربعة من کنَّ فیه یبدل الله السیئات حسنات
1 الصدق: خدا از آدم راستگو خوشش مىآید 2 الحیاء شرم و حیاء 3 الشکر حس تقدیر 4 حسن الخلق خوش اخلاقى
این صفات رادر خودمان بیدار کنیم که اصل جبران را داشته باشیم اینها سیئات راجبران میکند
ایه ای میخوانم دقت کنید
وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ آل عمران 133
بشتابید خدا میخواهد ببخشد و بهشت بدهد
با چه وسیله ای؟ می فرماید تقوا وسیله آن است
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ آل عمران 134
وسیله اش انفاق است -چه دارى و چه ندارى-
نیاز نیست انفاق همیشه مالی باشدگاهى سخن را انفاق میکندگاهى آبرو را انفاق مى کند گاهی وقت براى حل اختلاف صرف میکند (اصلاح ذات البین) ضامن یکى شود اختلاف پسر و پدر
قرآن میفرماید سارعوا بشتابید که دارند مغفرت مىدهند بهشت مىدهند
سوال میکنیم با چه مرکبی بشتابیم
1 أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ با تقوا
2 الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ بوسیله انفاق
3 والکاظمین الغیظ خشمت را کنترل کن من هم خشمم را از تو بر مىدارم
4 والعافین عن الناس مردم را ببخش، کینه هاو اختلاف ها را کنار بگذار
اصل جبران را را رعایت کنیم
بعد از قضیه کربلا سلیمان صرد خزائى که از روساى کوفه است عده ای ازکوفیان را جمع کرد گفت بد کارى کردیم…… همان کارى را انجام دادیم که قوم حضرت موسی کردند (گوساله پرستی)
حالا مى دانید باید چه کار کنیم؟ همان کارى که حضرت موسی گفت: توبوا الىبارئکم ابن زیاد و یزید مثل آنها مثل گوساله سامرى است اگر مىخواهید همین جا توبه کنید و این گوساله پرستى را کنار بگذارید که انقلاب به راه انداختند و قیام توابین را به راه انداختند خیلى از آنها هم شهید شدند قیامهای دیگری هم در منطق مختلف صورت گرفت و اغلب این کار براساس اصل جبران بود - خطائى که کردند جوابگو باشند جبران کنند و پاسخگو باشند –هرچند که گاهى ممکن است نتیجه بخش نباشد ولى بهتر از ادامه و دنباله روىمسیرباطل است قرآن میفرماید:
یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ رعد 27
هر کسی انابه و بازگشت در زندگیش باشد هدایت میشود
در اوج جنگ احد شخصى به نام مخریق یهودی امد نزد پیامبر و گفت مىخواهم مسلمان بشوم شهادتین گفت و مسلمان شد رفت به میدان نبرد و به شهادت رسید- از مسلمانانى که فرصت سایر اعمال را پیدا نکردند - در جنگ صفین یک راهب مسیحى امیر مومنان را ملاقات کرد شهادتین گفت هماه حضرت امد به صفین و شهید شد حتی درقضیه کربلا که امام حسین (علیه السلام) فرمود: هل من ناصر ینصرنى دو برادر بودند در لشکر ابن زیاد یکى به دیگرى گفت برویم به لشکر امام
مرحوم مجلسى نقل کرده این دو برادر آمدند و در رکاب حضرت شهید شدند اگر کسى فرصت یاب باشد یا اصل جبران در زندگى او باشد خطاها جبران میشود
خلاصه یکى از گام هاى شیطان تسویف است فرصت سوزی که شیطان سعی می کند زیباترین لحظات عمر یعنى جوانى را از انسان بگیرد بعد انسان آنقدر تاسف مىخورد
یکى از کسانى که از فرصت خوب استفاده کرد حضرت قاسم بود
جان زهراءکربلائى کن *** مرا در ره قرآن فدائى کن مرا
اى عمو حق على بت شکن *** دست رد بر سینه قاسم مزن
[1] ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، تنبیه الخواطر
و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، 2 جلد، مکتبه فقیه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
[2] الاعراف 27
[3] بحارالانوار 60/250/112
[4] الشحیح: البخیل.
[5] پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه
و آله)، 1 جلد، دنیاى دانش - تهران، چاپ: چهارم، 1382 ش.
استاد ابوذر صادقی
ادامه مطلب ...