عمل اعجاب انگیز


#حکایت 


از کجا دانستند؟


 یکى از کوهنوردان مى گوید: در تمام مدت سال از منزلم تا بالاترین نقطه تپه اى که در محیط زندگیم بود، راهپیمایى مى کردم. زمستان بسیار سردى بود، برف سنگینى زمین را پوشانده بود، از محلى که رفته بودم بر مى گشتم، در مسیر راهم در بالاى تپه حوضچه اى پر آب بود. گنجشک هاى زیادى هر روز پس از خوردن دانه به کنار آن حوضچه براى آب خوردن مى آمدند؛ آن روز سطح حوضچه را یخ ضخیمى پوشانده بود، گنجشک ها به عادت هر روز کنار حوضچه آمدند نوک زدند، سطح محل را یخ زده یافتند، ایستادم تا ببینم که این حیوانات کوچک ولى با حوصله چه مى کنند.


ناگهان یکى از آن ها روى یخ آمد و به پشت بر سطح یخ خوابید، پس از چند ثانیه به کنارى رفت، دیگرى به جاى او خوابید و پس از چند لحظه دومى برخاست، سومى به جاى او قرار گرفت، همین طور مسئله تکرار شد تا با حرارت بدن خود آن قسمت را آب کردند؛ وقتى نازک شد با نوک خود شکستند آب بیرون زد، همه خود را سیراب کردند و رفتند؛ 


 براستى این عمل اعجاب انگیز چیست؟ از کجا فهمیدند که یخ با حرارت آب مى شود سپس از کجا فهمیدند که بدن خود آن ها حرارت مناسب را دارد و از کجا دانستند که باید این حرارت با خوابیدن روى یخ به یخ برسد و از کجا فهمیدند که با خوابیدن یک نفر مشکل حل نمى شود، بلکه باید به نوبت این برنامه را دنبال کرد؟ آیا جز هدایت حضرت حق اسم دیگرى بر این داستان مى توان گذاشت؟!


برگرفته از کتاب عرفان اسلامی جلد 13 اثر استاد حسین انصاریان


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد