تکبر

تکبر ؛ ضدّ عنوان تواضع  

                        

آثار تکبر :

 

1 - دوری از خداوند متعال :

حکایت سعدی از : بوستان، باب چهارم ، در تواضع. فروتنی

 یکی قطره باران ز ابری چکید/ خجل شد چو پهنای دریا بدید

 که جایی که دریاست ، من کیستم /گر او هست ، حقّا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید/ صدف در کنارش به جان پرورید

 سپهرش به جایی رسانید کار/ که شد نامور لؤلؤ شاهوار

 بلندی از آن یافت کاو پست شد /در نیستی کوفت تا هست شد

 تواضع کند هوشمند گزین/ نهد شاخ پُر میوه سر بر زمین

شنیدستم که هر کوکب جهانیست

جداگانه زمین و آسمانیست

زمین در جو این افلاک مینا

چو خشخاشی بود بر روی دریا

تو خود بنگر کزین خشخاش چندی

سزد تا بر غرور خود بخندی

از امام صادق (ع) روایت شده :

{ اوحی الله عزّ و جل ّ الی داود(ع) یا داود کما اَنَّ اقربَ الناسِ مِنَ اللهِ المتواضعون کذالکَ اَبعَدُ الناسَ مِنَ اللهِ المتکبّرون (کافی ج9 ص123 ح11 )} ؛ کبر و غرور انسان را از خداوند دور می نماید و اجازه نمی دهد در برابر حق سر تسلیم فرود آورد ، بدون شک تسلیم در برابر حق اولین شرط پیشرفت و ترقّی بشر درعلم و ایمان است .

در آیه 75 سورة مبارة یونس خداوند می فرماید:

{ ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى وَ هارُونَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ بِآیاتِنا فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ } : بعد از آنها، موسى و هارون را با آیات خود به سوى فرعون و اطرافیانش فرستادیم؛ اما آنها تکبّر کردند[و زیر بار حق نرفتند؛چرا که] آنها گروهى مجرم بودند.

2 - نقصان عقل :

اولین شرط تحصیل علم و دانش تواضع است ولی شخصی که متکبّر باشد حاضر نیست از هیچ کس چیزی را فراگیرد زیرا خود را برتر از همه می داند

امام علی (ع) در حدیثی کوتاه و موجز می فرمایند :

{ لا یتَعَلَّمُ مَن یتَکَبَّر : کسی که تکبّر داشته باشد عالِم نمی شود

( میزان الحکمه ج10 ح 17409 ) }

درحدیثی دیگر از امام موسی بن جعفر (ع) روایت شده است :

{ اِنَّ الزَّرعَ ینبُتُ فِی السَّهْلِ ، وَ لا ینبُتُ فِی الصَّفا ، فَکَذالِکَ الْحِکمَةُ تَعْمُرُ قَلبَ الْمُتَواضعِ ، وَ لا تَعمُرُ قَلبَ المُتَکَبِّرِ الْجَبّارِ ، لِاَنَّ اللهَ جَعَلَ التَّواضعَ آلَةَ الْعَقلِ وَ جَعَلَ التّکبُّرَ مِن آلةِ الْجَهلِ : زراعت در زمین نرم رشد و نمو می کند و هرگز در زمین سخت و سنگلاخ نمی روید ، همینطور علم و دانش در قلبهای متواضع جای می گیرد ولی وارد قلب انسان متکبّر نمی شود ، زیرا خداوند تواضع را ابزار عقل و تکبّر را وسیلة جهل و نادانی قرار داده است

( بحار ج 1 ص 153 ) }.

افتادگی آموز اگر طالب فیضی * هرگز نخورَد آب زمینی که بلند است

3 - ایجاد نفرت :

انسانهای متکبّر در هر جامعه ای منفورند و برعکس آنان همة انسانها، اشخاص متواضع را دوست دارند و نتیجة تکبّر تنهایی است ،

امام المتّقین علی (ع) می فرمایند :

{ لَیسَ لِمُتَکبّرٍ صَدیقٌ : برای انسان متکبّر دوستی باقی نمی ماند

( میزان الحکمه ج 10 ح 17405 ) }

و همچنین از آن حضرت نقل شده است :

{ ثَمَرةُ الکبرِ المَسَبَّةُ : نتیجة تکبّر شنیدن دشنام و ناسزا است

(میزان الحکمه ج 10 ح 17402 ) } .

4 -پَستی انسان :

تکبّر باعث پستی و حقارت انسان می شود ،

پیامبر خدا (ص) می فرمایند :

{ مَنْ یستَکبِر یضَعْهُ اللهُ : کسی که استکبار ورزد خداوند او را پست گرداند

(میزان 17411 ) } ؛

و همچنین آن حضرت می فرمایند :

{ مَنْ تَواضَعَ لِلّهِ دَرجةً یرفَعهُ اللهُ دَرجةً حتّیٰ یجعَلَهُ اللهُ فی أعلیٰ عِلّیّینَ ، وَ مَنْ تَکبَّرَ عَلی اللهِ دَرجةً یضَعهُ اللهُ دَرجةً حَتّیٰ یجعَلَهُ فِی أسفَلِ سافِلینَ

هر که یک درجه برای خدا فروتنی کند خداوند یک درجه او را بالا برد ، تا آنجا که وی را در اعلی علّیین جای دهد و هر کس یک درجه بر خدا تکبّر ورزد ، خداوند او را یک درجه فرود آورد تا جایی که وی را در اسفل سافلین جهنم جای دهد

(میزان 17713 ) }

امام علی (ع) می فرمایند :

{ التَّواضُعُ یرفَعُ ، التَّکبُّرُ یضَعُ :فروتنی رفعت می بخشد و تکبّر پست می گرداند

(میزان 21868 ) }

از تواضع گرامی ات سازند * وز تکبّر به خاکت اندازند

5 - سرچشمة گناهان :

بعضی از گناهان ، کلیدی هستند و سرچشمة دیگر گناهان می باشند که به این گناهان در احادیث معصومین (ع) اشاره شده است ،

مانند گناه دروغ ،

امام حسن عسکری (ع) می فرمایند :

{ جُعلتَ الْخَبائثَ فِی بیتٍ وَ جعَل مِفتاحَه الکِذب

تمام گناهان در خانه ای است که کلید آن دروغ است

(میزان الحکمه ب3459 ح 17410 ) }

و همچنین حبّ دنیا

امام سجاد(ع) :

{حبّ الّدنیا رأس کل خطیئة : وابستگی به دنیا منشأ تمام گناهان است

( میزان الحکمه ب 1123 ح 5132 ) }

و همینطور گناه کبیرة شرب خمر

{ پیامبر اسلام (ص) : الخمر امّ الخبائث: شراب ریشة تمام گناهان است

( میزان الحکمه ب 1123 ح 5132 ) }

کسی که با شرب خمرعقل او زایل شده به راحتی دست به هرگناهی خواهد زد ؛ اخلاقیات پست و صفات زشت اخلاقی نیز باعث افتادن به منجلاب گناهان زیادی می شود ،

در حدیثی از امام علی (ع) آمده است :

{ الحِرصُ والکِبرُ والحَسَدُ دواعٍ إلَی التَّقَحُّمِ فِی الذُّنوبِ : حرص و تکبّر و حسادت انگیزه های فرورفتن در گناهانند( میزان الحکمه ج10 ح17401 )}

همانطور که اشاره گردد تکبّر نوعی بیماری روحی است که می بایست مداوا گردد وگر نه انسان را به هلاکت رسانده و در دنیا و عُقبی او را دچار خواری می کند ؛ امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند :

{ مَنْ تَکبَّرَ عَلی النّاسِ ذَلَّ : هر که بر مردم بزرگی فروشد خوار شود

( میزان الحکمه ج10 ح17416 ) }

خداوند رحمان در سورة مبارکة نحل آیة 29 می فرماید:

{ فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ :

به آنها گفته مى‏شود: اکنون از درهاى جهنم وارد شوید در حالى که جاودانه در آن خواهید بود! چه جاى بدى است جایگاه مستکبران} / { ... فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِداً فِیها ذلِکَ الْخِزْیُ الْعَظِیمُ : براى او آتش دوزخ است ، جاودانه در آن مى‏ماند! این، همان (خواری) و رسوایى بزرگ است(توبه-63 ) } .

برای درمان این درد خانمانسوز، سه راه عملی وجود دارد :

1 -توجّه به حقارت انسان در برابرخداوند متعال :امام علی (ع) می فرمایند :{ لا ینبَغی لِمَنْ عَرَفَ اللهَ أن یتَعاظَمَ : برای کسی که خدا را می شناسد سزاوار نیست خود بزرگ بین باشد (میزان17385 ) }

علامه مجلسی (ره) در کتاب بحارالانوار می فرماید:

انسان اول باید خود را بشناسد و حقارت خود را ببیند ، بعد در حدّ توان خود ، خداوند متعال و عظمت و کبریائی او را بشناسد ؛

حضرت امیر (ع) می فرمایند :

{ مِسکینُ ابْنُ آدمَ : مَکتومُ الاجَلِ ، مَکنونُ الْعِلَلِ ، مَحفوظُ الْعَمَلِ ، تُؤلِمُهُ الْبَقَّةُ ، وَ تَقْتُلُهُ الَّرقَةُ ، وَ تُنْتِنُهُ الْعَرقَةُ : بیچاره انسان !سرآمد زندگی اش(زمان مرگش )نامعلوم ، علل و عوامل بیماریهایش ناپیدا و مجهول ، کردار و رفتارش در جائی محفوظ( و باید روزی پاسخگو باشد ) ، پشه ای او را آزار می دهد ، قطره ای آب یا اندکی غذا (راه تنفسش را می بندد و) او را می کشد ، و( اندکی ) عرق او را متعفّن و بدبو می سازد !

(نهج البلاغه ک ق 419 ) } ،

اگر انسان لحظه ای به ضعف و بیماریهایی که او را تهدید می کنند توجه و تفکر کند دیگر تکبر نمی ورزد .

امام محمد باقر (ع) می فرماید :

{عَجَباً لِلمختالِ الفَخورِ وَ إنَّما خُلِقَ مِن نُطفةٍ ثُمَّ یعودُ جِیفَةً وَ هُوَ فیما بَینَ ذلکَ لا یدری ما یُصْنَعُ بِه: در شگفتم از متکبّر خودستای ، حال آنکه از نطفه ای آفریده شده و به لاشه ای تبدیل می شود و در این فاصله نمی داند که با او چه می شود

(میزان الحکمه ج10ح17378 ) }

امام باقر (ع) در پاسخ به سؤال حضرت صادق (ع) از حکمت دفع مدفوع از انسان فرمود : { تَصغیراً لابنِ آدمَ لِکیْ لا یتکبَّرَ وَ هُوَ یَحمِلُ غائطَهُ مَعَهُ :

برای تحقیر آدمیزاد است تا او که با خود مدفوعش را حمل می کند ، تکبّر نورزد (میزان17379 ) }

2 -مطالعة پیامدها و آثار سوء تکبّر :

یکی از راه های ترک خصلتها و افعال ناشایست ، تفکّر و مطالعه پیرامون آثار سوء آن است . در مطالب بالا به مواردی از پیامدهای شوم تکبّر اشاره گردید ، همچنین این بیماری روحی مفاسد زیادی دارد که در آیات و روایات به آنها اشاره گردیده از جمله:

تمسخر دیگران :

{ سورة حجرات ،آیة11 :

... لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ : ...

نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند }

تحقیر دیگران :

{ امام صادق (ع) : الکِبرُ أن تَغمِضَ النّاس ؛ (مزان 17357 ) }

امام صادق (ع) :

أنّما الجبّارُ المَلعونُ مَنْ غَمَصَ النّاسَ وَ جَهِلَ الحَقَّ

همانا گردنکش لعنت شده کسی است که مردم را خوار شمارد و حق را نشناسد

(میزان17359 )

عار دانستن هم نشینی با دیگران :

{ پیامبر اسلام (ص) :

أنا عَبْدٌ ابنُ عَبدٍ ، أجلِسُ جَلَسةَ العَبدِ ، وَ آکِلُ أکلَ العَبدِ

من بنده ای هستم زادة بندة دیگر، مانند بنده می نشینم و مانند بنده غذا می خورم

(میزان 17395 ) }

دوری از رفاقت با دیگران :

{ (امام علی (ع) : لیسَ لِمتکبِّرٍ صدیق

(میزان 17405)

انتظار سلام داشتن :

{ امام علی (ع) : یبدَأ بِالسَّلام

(میزان 21854 )

امام صادق (ع) :

...أَن تُسَلِّمَ علیٰ مَنْ لَقیِتَ :

به هر که برخوردی سلام کنی

(میزان21821 )

امام صادق (ع) : مِِنَ التَّواضعِ أن تُسَلِّمَ علیٰ مَنْ لَقیتَ

از فروتنی است که به هر که برخوردی سلام کنی

(میزان21839 )

شاخ بی میوه کِشد سر به قیام * شاخ پر میوه شود خم به سلام

دور دانستن دیگران از خود

عدم پذیرش مواعظ دیگران

عذر دیگران را نپذیرفتن

انتظار مقدم داشتن او در مجالس

به خود بالیدن در راه رفتن

ترش روئی با دیگران :

پیامبر (ص) :

ألا أُخبِرکُم بِإهلِ النّار؟کُلُّ عِتلٍّ جَوّاظٍ مُستَکبِر

آیا شما را از اهل دوزخ آگاه نسازم ؟ هر درشتخوی خشن متکبّر

(میزان 17420)

دوری از رحمت خدا

بی رغبتی به عبادت

از پیامبر اسلام سؤال شد :

وَ ما حَلاوَةُ العِبادَةِ : حلاوت و شیرینی عبادت چیست ؟

پیامبر (ص) فرمودند : التَّواضُعُ

(میزان21801 )

دوری از اولیاء خدادیوانگی واقعی { پیامبر(ص) بر عده ای که جمع شده بودند گذشت و فرمود : بر گِرد چه جمع شده اید ؟

عرض کردند : یا رسول الله ! این دیوانه غش کرده و ما پیرامون او گرد آمده ایم ، حضرت فرمود : او دیوانه نیست بلکه بیمار است ، سپس فرمود : آیا شما راآگاه نسازم که دیوانة حقیقی کیست؟اصحاب گفتند بفرماییدای رسول خدا ! حضرت فرمودند :

المُتَبَختِرُ فِی مِشیتِهِ ، النّاظِرُ فِی عِطْفَیهِ ، المُحَرِّکُ جَنبَیهِ بِمَنکِبَیهِ ، یَتَمنّیٰ علیَ اللهِ جَنَّتهُ و‌ هوَ یَعصیهِ

کسی که با تبختر راه می رود و متکبرانه می نگرد و پهلوهایش را با شانه هایش حرکت می دهد ، نافرمانی خدا می کند و با این حال بهشتِ او را آرزو می کند

( میزان 17367 )

3 -تمرین و ممارست :

انسان متکبّری که به بیماری خویش پی برده است و در صدد درمان آن است ، باید تواضع را تمرین کند و تمرینش را آنقدر ادامه دهد تا تواضع برایش تبدیل به عادت شود و بر اثر تمرین بیشتر این عادت تبدیل به حالت شود و با استمرار تمرین و پا فشاری بر آن ، حالت تواضع تبدیل به ملکه شود .

امام علی (ع) در حدیثی سه چیز را سرچشمة تواضع معرفی کرده و نسبت به انجام آن تأکید فرموده اند :

الف ) « اَنْ یبْدَأ بِالسَّلامِ مَنْ لَقِیَهُ » اولین سرچشمة تواضع ، سلام کردن به دیگران است ، چه کوچک و چه بزرگ . پیامبر بزرگوار اسلام (ص) می فرمایند : بخیل ترین افراد کسی است که در سلام بخل ورزد(بحارالانوارج73 ص4 ) .

ب ) « وَ یرضیٰ بِالدُّونِ مِنْ شَرَفِ الْمَجلِسِ » دومین سرچشمة تواضع این است که انسان وقتی وارد مجلسی می شود ، همان پائین مجلس بنشیند و به دنبال نشستن در صدر مجلس نباشد .

ج ) « وَ یَکْرَهُ الرِّیاءَ وَالسُّمْعَةَ » سومین سرچشمة تواضع پرهیز از ریا به هنگام انجام اعمال و پس از آن است ؛ در مورد تفاوت ریا و سُمعه می توان گفت که ریا به هنگام انجام عمل عارض می گردد ، ولی سمعه پس از انجام عمل حاصل می شود .

(میزا ن الحکمه ب4097 ح21854 )

در روایات معصومین(ع) اعمال و تمرینات دیگری برای از بین بردن تکبّر ذکر شده است که به مواردی از آن اشاره می گردد :

فروتنی در رفتار برابر خدا و خلق خدا :

امام حسن (ع) : وَ عِزَّ الذینَ یَعرفونَ ما جلالُ اللهِ أن یَتَذَلَّلوا لَهُ ؛

(میزان17391)

مدح افرادی که لایق مدح هستند

راه رفتن در عقب سر دیگران :

إنَّ النَّبیَّ (ص) خَرجَ إلیَ البَقیعِ فَتَبِعَهُ أصحابُهُ فَوَقَفَ وَ أمَرَهُم أن یَتَقَدَّموا ؛

(میزان 17397)

هم کلامی و هم خوراکی با زیر دستان

کار در خانه

خرید کالا برای خانه و حمل آن به سوی خانه :

پیامبر خدا (ص) :

وَ خَصَفَ نَعلَهُ وَ أکلَ خادمَهُ وَ حَمَلَ سوُقِهِ ؛ (میزان الحکمه17394)

ساده پوشی

امام علی (ع) در وصف پرهیزکاران فرمود :

وَ مَلْبَسَهُمُ الاقْتِصادُ و مَشیُهُمُ التَّواضُعُ : پوشاکشان میانه روانه است و راه رفتن و رفتارشان فروتنانه (میزان21810 ) }

روی آوردن به عبادت خدا از خوف

سجده بر خاک

خدمت به مردم در مجالس اهل بیت .

از امام عسکری (ع) نقل شده است :

کسی که به حقوق برادران خود آشناتر باشد و در گزاردن آن حقوق تلاش بیشتری کند ، منزلتش نزد خداوند بزرگتر از دیگران است و هر که در دنیا برای برادران خود فروتنی کند ، در پیشگاه خداوند از صدّیقان است و از شیعیان راستین علی بن ابی طالب (ع) باشد ؛ پدر و پسری از برادران ایمانی امیرالمؤمین (ع)خدمت ایشان رسیدند ، حضرت برایشان بلند شد و با احترام آن دو را در بالای مجلس نشاند و خود در مقابل آنها نشست ، سپس دستور داد غذایی آوردند و آن دو غذا خوردند ، پس از غذا قنبر آفتابه و لگنی چوبی و حوله ای برای خشک کردن دست هایشان آورد و جلو آمد که روی دست مرد آب بریزد ، امیرالمؤمنین (ع) از جا جَست و آفتابه را گرفت تا به دست مرد آب بریزد ، امّا مرد خودش را به خاک افکند و عرض کرد : یا امیرالمؤمنین! خدا مرا در حالی ببیند که شما روی دست من آب می ریزید؟! حضرت فرمود : بنشین و بشوی ، زیرا خداوند عزّ و جلّ تو را می بیند که برادرت که بر تو امتیاز و فضیلتی ندارد خدمتت می کند و قصدش از این خدمت آن است که خداوند در بهشت ده برابر جمعیت دنیا عطایش کند ؛ مرد نشست و علی (ع) به او فرمود : تو را به بزرگی حقّ من که تو آن را شناختی و حرمتش را به جا آوردی و برای خدا فروتنی کردی ـ تا جایی که خداوند در قبال آن ، این پاداش را به تو داد که مرا مأمور خدمت به تو کرد و این افتخار را نصیب تو نمود ـ سوگند می دهم که وقتی دستانت را می شویم کاملاً آسوده باشی ، همانگونه که اگر قنبر به دستت آب می ریخت .مرد اطاعت کرد . وقتی حضرت دست او را شست ، آفتابه را به محمد بن حنفیّه داد و فرمود : فرزندم ! اگر این پسر بدون پدرش بر من وارد می شد خودم دستش را می شستم ، امّا خداوند عزّو جلّ خوش ندارد که وقتی پدر و پسری در یک جا جمع باشند میان آنها برابری نهد ، بلکه پدر روی دست پدر آب می ریزد و باید پسر روی دست پسر آب بریزد .محمد بن حنفیّه بر دست پسر آن مرد آب ریخت .

امام حسن عسکری (ع) سپس فرمود :

کسی که در این زمینه از علی (ع) پیروی کند ، شیعه حقیقی است

( میزان الحکمه ح 21817 ) (بحارالنوار/75/117/1 ) .

جهت مطالعه بیشتر به کتابهای ذیل مراجعه نمائید :

1- نهج البلاغه خطبة قاصعه (192 )

2- والاترین بندگان خدا : شرح و تفسیر آیات عبادالرحمن آیت الله مکارم

3- میزان الحکمه جلد 9 و 10

4 -کنزالعمّال جلد 3

5 - اصول کافی جلد 9 و 10

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد