دنیا مانع آخرت نشود/ نماز اول وقت


آیت الله حق شناس (ره):


 یڪ آقای فرش فروش ڪه اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت: یڪ ڪسی برای خریدن فرش وارد مغازه ی بنده شد. گفتم: وقت نماز است. 


گفت: من وقت ندارم، مسافرم و می خواهم بروم. هر چه اصرار ڪردم، دیدم نمی شود و گول شیطان را خوردم و یڪ قدری ڪه از نماز اول وقت گذشت، دیدم همین آقای مشتری ڪه خیلی شیفته ی این معامله بود، گفت من باید قدری تامل بڪنم! و از خرید منصرف شد!!

شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را.


امیر مومنان (ع) فرمودند: اگر مومن، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد؛ پروردگار او را از هر دو باز می دارد.


ڪتاب ز ملڪ تا ملڪوت جلد 1 ص 213



شهید احمدعلی نیری

#شهیدی_که_روی_هوا_راه_میرفت

#شهید_احمد_علی_نیری

#عارفانه


شهید احمدعلی #نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود ؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد ، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!

 

مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: " #در_این_تهران_بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"


در بخشی از کتاب #عارفانه نوشته شده است: آیت الله حق شناس ، در مجلس ختم این شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود ، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این #جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"


سپس در همان شب در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد ، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم ، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. #اما_نه_روی_زمین ! بلکه #بین_زمین_و_آسمان_مشغول_تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم #احمد_آقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت #تا_زنده ام به کسی حرفی نزنید...."


کتاب عارفانه


#استخاره

#استخاره توسط دیگران


بسیاری از مردم تصور می کنند برای گرفتن استخاره حتما باید به علما و روحانیون مراجعه کرد.

در حالی که استخاره گرفتن بر خلاف تصور عوام، اختصاصی به قشر علما و عرفا ندارد و هر کسی می‌تواند با رعایت اصول آن، برای خود استخاره کند و سزاوار است که همین‌طور باشد.


#عبرتهای_تاریخ

#عبرتهای_تاریخ 


در جنگ صفین لشکر معاویه زودتر به وعدگاه جنگ رسید لذا محلی مناسب برای استقرار انتخاب کردند و آب را در طرف خود قرار دادند. 


وقتی سپاه علی (ع) به نبردگاه رسید معاویه از دادن آب به آنها خودداری کرد، لذا بخشی از سپاه علی (ع) به فرماندهی مالک اشتر و اشعث بن قیس لشکر معاویه را عقب راندند و آب را تصاحب کردند.


اگر چه علی (ع) آب را بر روی لشکر معاویه نبست، از دست دادن آب اما بر معاویه گران آمد لذا برای باز پس گیری آن نقشه ای کشید. معاویه در نامه ای نوشت: "این نامه از برادر خیرخواه شماست، معاویه میخواهد با انحراف مسیر آب و ایجاد سیلاب شما را غرق کند هر چه زودتر جای خود را عوض کنید" و این نامه را بر تیری پیچید و به طرف سپاه علی (ع) پرتاپ کرد. 


نامه بین افراد سپاه علی (ع) دست بدست گشت و #شایعه همه جا پخش شد و خیلی زود نقل مکان تبدیل به یک خواسته عمومی شد. هر چه علی (ع) میگفت امکان چنین کاری وجود ندارد فایده ای نداشت و لشکر نقل مکان نمود و علی (ع) آخرین نفری بود که نقل مکان کرد. بلافاصله بعد از نقل مکان، لشکر معاویه جای آنها را اشغال کرد.

(کتاب وقعة صفین ، صفحه 190)


 ارمغان این برگهای تاریخ برای امروز ما:


 این است که بدانیم #ملت_شایعه_پذیر #بازیچه دست دشمنانش است


این است که بیاموزیم #ملت_شایعه_پذیر #بازنده است اگر چه رهبرش علی (ع) و فرمانده اش مالک اشتر باشد.

   #ملت_شایعه_پذیر

#شایعه_فریب


علیرضا اعلایی


انسان مانند دریاست

فراموش مکن که


انسان مانند دریاست ؛ 

هر چه عمیق تر باشد آرامتر است...


انسان بزرگ بر خود سخت می گیرد،

وانسان کوچک بر دیگران...


انسان قوی از خودش محافظت میکند ،

و انسان قویتر از دیگران....


و قطعاً این قدرت را فقط میتوان در پناه پروردگار داشت.


هرکس که به او نزدیک تر است،


آرامتر، متواضع تر و قدرتمندتر است،


و تابش نور او را میتوان هر لحظه 

حس کرد ...