امتیارات #شیعیان

امتیارات #شیعیان
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب (علیه السلام) فرمود: ای علی! به شیعیان و یارانت ده امتیاز را بشارت بده:

1- حلال زادگی.

2- ایمان صحیح.

3- دوستی خدا با آنها.

4- گشادی قبر

5-روشنی پل صراط.

6- نترسیدن از فقر و بی نیازی قلب.

7- دشمنی خدا با دشمنانشان.

8- ایمنی از خوره.

9- آمرزش گناهان.

10- همنشینی با من در بهشت.

نصایح، ص 310.

گناه

#گناه

نقل میکنند که آیت الله العظمی نائینی (رحمه الله علیه) مدتی بود به د%D

حق الناس

حق الناس

حسان بن ابی سنان از پارسایان عصر خود بود، به گونه ای که کم می خورد تا چاق نشود، در بستر آرام برای خواب نمی رفت، و آب سیر نمی آشامید و شصت سال با ریاضت به جهاد با نفس اماره پرداخت.
پس از آنکه از دنیا رفت شخصی او را در خواب دید که پرسید چطور است؟

او پاسخ داد: به خیر است، ولی به خاطر یک سوزنی که از شخصی عاریه به امانت گرفته بودم، و به او پس ندادم، فعلاً مرا به بهشت راه نمی دهند، و مانع من از رفتن به بهشت می شوند.

داستانها و پندها جلد 5


انتظار_فرج

انتظار_فرج
تازه عروسی کرده بودند...
با چندتا از دوستان قرار گذاشتیم گل و شیرینی بخریم و برای تبریک به منزلشان برویم...
خانه شان کوچک بود ؛ یک پذیرایی دوازده متری داشتند .
روی دیوار بالای پذیرایی یک قاب بزرگ خالی بود!!!
برای همه مان سؤال شده بود تا حالا ندیده بودیم کسی قاب خالی به دیوار پذیرایی خانه اش بچسباند.

عاقبت من طاقت نیاوردم و به نمایندگی از همه پرسیدم: قصه این قاب خالی چیست!؟
قرار است عکس کدام زوج خوشبخت را اینجا بزنید!؟
بچه ها خندیدند ؛ خودش هم لبخندی زد و جواب داد: نہ!!!

این قاب جای خالی عکس مام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است...

میخواهیم وقتی حضرت مهدی عج الله #ظهور کردند و چهره شان را همه دیدند عکسشان را به دیوار خانه مان بچسبانیم...

همه مان مات و مبهوت شدیم...

یکی پرسید : پس چرا از حالا قاب خالی زده ای به دیوار؟
هنوز که آقا ظهور نکرده اند...

فوری جواب داد: همین دیگہ...
میخواهیم همیشه یادمان باشد یک چیزی توی زندگی مان کم داریم.
هرلحظه که این قاب خالی را می بینیم یادمان می افتد که #منتظر #ظهور باشیم..

فرعون و ابلیس

فرعون خوشه اى انگور در دست داشت و تناول میکرد. ابلیس نزدیک او آمد و گفت: هیچکس تواند که این خوشه انگور تازه را خوشه مروارید سازد؟
فرعون گفت: نه
ابلیس به لطایف سحر، آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت.
فرعون تعجب کرد و گفت: عجب استاد مردى هستى!
ابلیس سیلى بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادى به بندگى قبول نکردند، تو با این حماقت دعوى خدایى چگونه مى کنى؟!

جوامع الحکایات محمد عوفى