یک دختربچه ۹ساله

سوال یک دختربچه ۹ساله شیعه ازمدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند:



ما درکلاس ۲۴نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره به من میگه : خانم محمدی ، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه . . .  وبه بچه ها میگه: بچه ها ، گوش به حرف مبصر کنید ، تا برگردم . شما میگید پیامبر(ص) از دنیا رفت وکسی  را به جانشینی خودش انتخاب نکرد ، آیا پیامبر(ص) ، به اندازه معلم ما ، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه . . . اسلامی به هم نریزد ؟!  جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه: برو فردا با ولی ات بیا کارش دارم ، دانش آموز رفت وفرداش با دوستش اومد. مدیرگفت: پس چرا ولیتو نیاووردی ، مگه نگفتم ولیتو بیار ؟ دانش آموز گفت: این ولیه منه دیگه . مدیر عصبانی شدوگفت: منظور من از ولی سرپرسته ، پدرته ، رفتی دوستتو آوردی؟ دانش آموز گفت: نشد دیگه اینجا میگی ولی یعنی سرپرست ، پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست . بنازم به این بچه شیعه .   اگر شیعه ای وعاشق علی و ولایت علی هستی تا میتونی این مطلب رو ارسال کن "یاعلی

شیطان

شیطان



ماشخصا وظیفه ای نداریم که با شیطان خصومتی داشته باشیم وکینه ای ازاوبه دل بگیریم فقط چون خداونداورالعن کرده ما هم اورالعن می کنیم ؛وگرنه خیلی خوب است که یکی هست که ادعاهای بی معنی مارارسواکند ،شیطان الزام نمی کندبلکه افشا می کندوکارشیطان افشاگری است ،شیطان یک مقدارعلف دستش می گیردو می آوردجلوی دهان آدمها ،اگرکسی قاپ زدوعلف را خورد معلوم است که خوداودرعالم بهایم بوده وگرنه اگرانسان باشد که علف نمی خورد،شیطان قادرنیست کسی را اجبارکند،نه نبی اجبارمی کندونه شیطان "لااکراه فی الدین"ولی شیطان آشکارمی کند،شیطان می آیدجلوی انسان ووسوسه می کند ومعلوم می کندکه تودروغ گفتی که من خداپرستم ودلم پیش خداست بلکه دلت پیش غیرخداست ،توحیدت را نفی می کندتامتوجه شوی موحدنیستی وبروی وتوحیدواقعی رابدست بیاوری؛این که خداوندشیطان را گذاشته در عالم برای خیرماست تاماراهرلحظه متوجه کند،شما می توانیدخودتان رالحظه به لحظه باشیطان آزمایش کنید،آیا خیرانسان این نیست که یک دستگاهی داشته باشدکه نشان دهدفشارخون او بالاست یا پایین است وخطرمرگ برای انسان است،شیطان آزمون ومحک همه عالم هستی است،همه ادعاهای باطل وبیخودی را رسوا می کند،به همین جهت هم شیطان گفته که بامخلصین کاری ندارم"الاعبادک الله المخلصین"چون عبادمخلص همه آزمایش هارا باموفقیت سپری کردندوقبول شدند

#الهی_قمشه_ای

ملاقاتی طولانی با حضرت سیدالشهدا علیه السلام

آیت الله شبیری زنجانی فرمودند: 

چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود.


(وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )


یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .



از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!


تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم .که می فرماید:


مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند .


امام به دیدار محبان می آید . 

این ملاقات بسیار طولانی می شود .

 امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .


ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان یابد.




یا ابا عبدالله


تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر ...


ما دور حسینیم و بهشت است که مات است...

راز یک جعبه کفش

راز یک جعبه کفش

زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند. 

آنها همه چیز را به طورمساوی بین خود تقسیم کرده بودند. 

در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز: 

یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد.



در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز...

پیرزن به بستر بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند. 

در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع ورجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آوردونزد همسرش برد.

پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند . 

وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.


پیرزن گفت :

هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم ساکت بمانم ویک عروسک ببافم.



پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وسعی کرد اشک هایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول چطور؟

پس اینها ازکجا آمده؟


پیرزن در پاسخ گفت :

آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام

گذشت

بخشش و گذشت

ندیدن ایرادات و با مهربانی بخشیدن تنها راز دوام زندگی زناشوییست