یا الله

 آیت الله #جوادی_آملی :


 در روایت نقل شده که اگر نیازی داشتید ، 

ده بار «یا الله» بگویید 

و آن گاه حاجت خود را بخواهید 

که در این صورت حضرت خطاب میکند ؛ 

« لبّیک عبدی سَل حاجتَک »


داستان ماهیان

داستان ماهیان


روزى ماهیان نزد بزرگشان گرد آمدند و گفتند: اى فلانى !ما قصد داریم به دریایى که از آن موجودیم و بدون آن معدوم هستیم ، برویم .

پس ابتدا باید به ما بیاموزى که دریا کدام جهت است و راهش از کدام سوى است . تا آن را دریابیم ؛ به سویش روان شویم ؛ زیرا مدت هاست که نام آن را مى شنویم ، ولى بدان علمى نداریم و نه مکان آن را دانیم و نه جهتش را. 

بزرگ ماهیان گفت : اى دوستان و اى برادران ! این سخن در شان شما و امثال شما نیست ، چه دریا بزرگ تر از آن است که کسى بتواند به آن رسد و این کار نه از عهده شما ممکن و نه در مقام شماست و او از شما غایب نیست و شما نیز از او پنهان نیستید. او از خودتان به شما نزدیک تر است .

چون سخن او شنیدند برخاستند که او را بکشند. او گفت : به چه گناهى مرا مستحق مرگ مى دانید؟

گفتند: تو مى گویى آن دریایى که در جستجوى آنیم ، چیزى است که ما در آن هستیم ؛ در حالى که ما فقط در آبیم ، آب کجا و دریا کجا! تو بر آنى که با سخنانت ما را گمراه سازى .

بزرگ ماهیان گفت : به خدا سوگند، این گونه نیست که مى پندارید، من جز به حقیقت سخن نگفتم ، چه دریا و آب در حقیقت یک چیز هستند و اصلا میانشان فرقى نیست . به آن ، به حسب حقیقت و وجودش آب گویند و به حسب کمالات و خصوصیات و انبساط و انتشار تمام بر مظاهر، و دریا به جهت آب . در این هنگام بعضى از ماهیان حقیقت را دریافتند و ساکت شدند و بعضى دیگر انکار کرده ، از او رویگردان شدند و تنهایش ‍ گذاشتند


منبع: #لقاء_الله، ص 65.

آرامش

روزگاری حاکمی اعلام کرد به هنرمندی که بتواند آرامش را در یک تابلو نقاشی بیاورد، جایزه ای نفیس خواهد داد.


بسیاری از هنرمندان سعی کردند و حاکم همه تابلو های نقاشی را نگاه کرد و از میان آنها دو تابلو پسندید و تصمیم گرفت یکی از آنها را انتخاب کند.


اولی نقاشی یک دریا چه آرام بود؛ دریاچه مانند آینه ای تصویر کوههای اطرافش را نمایان میساخت، بالای دریاچه آسمانی آبی با ابرهای زیبا و سفید بود، هر کس این نقاشی را میدید حتما آرامش را در آن می یافت.

در دومی کوههایی بود ناهموار و پر صخره؛ آسمان پر از ابر های تیره، باران میبارید و رعد و برق میزد، از کنار کوه آبشاری به پایین میریخت، در این نقاشی اصلا آرامش دیده نمیشد.


اما حاکم با دقت نگاه کرد و پشت آبشار بوته ای کوچک دید که در شکاف سنگی روییده بود، در آن بوته پرنده ای لانه کرده بود و در کنار آن آبشار خروشان و عصبانی، پرنده ای در لانه ای با آرامش نشسته بود.



حاکم نقاشی دوم را انتخاب کرد و گفت: 

"آرامش به معنای آن نیست که صدایی نباشد، 

مشکلی وجود نداشته باشد، 

یا کار سختی پیش رو نباشد، 

آرامش یعنی در میان صدا، 

مشکل و کار سخت 

دلی آرام وجود داشته باشد...

تبلیغات فریبنده و مکارانه غربیان

آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته):

عده اى از جوانان سرخورده اجتماع ما از روى تصورهاى غلط و تبلیغات فریبنده و مکارانه غربیان تصور مى کنند که راز کامیابى صنعتى غرب، در گسستن علایق مذهبى و پیوند اخلاقى میباشد و علت تفوق آنها بر مشوق زمین داشتن مجالس رقص و عریان بودن زنان آنهاست. دسته اى از این مردم براثر حقارتى که در خود احساس مى کنند، براى جبران این حقارت فورا از روح همرنگى استمداد گرفته، به شکل کلاه و لباس و حرکات و آرایش غربى پناه مى برند. غافل از اینکه اینها رویه تمدن یک ملت صنعتى است. پایه تفوق آنها علم و فکر آنهاست. اساس تمدن آنها این است که زنجیر استعمار را از هم گسسته و بسان یک ملت مستقل روى پاى ایستاده و به تحقیقات و بررسى هاى علمى مشغول هستند.

منبع: راز پیروزی مردان بزرگ

فریب عبادت زیاد بعضی ها را نخورید

فریب عبادت زیاد بعضی ها را نخورید


امام علی علیه السلام به "کمیل بن زیاد"فرمود:

ای کمیل! 

شیفته کسانی که نماز طولانی می خوانند و مدام روزه می گیرند و صدقه می دهند و گمان می کنند که آدمهای موفقی هستند، مباش و فریب آنها را نخور.

زیرا ممکن است که به این عبادات "عادت" کرده باشند

 یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند.

ای کمیل! 

شیطان وقتی قومی را دعوت به گناهانی مثل زنا، شراب خواری، ریا و آنچه شبیه این گناهان است می نماید، 

عبادات زیاد را با طول رکوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب می گرداند. 

وقتی خوب آنها را به دام انداخت،

 آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستی پیشوایان ظلم و ستم می نماید.


بحارالانوار ، جلد ۸۱ ، صفحه ۲۲۹