-
شهید مصطفی احمدی روشن
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:47
سر قبر نشسته بودم … باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن …. از خواب پریدم. مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم. بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم. زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره… ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت :...
-
من اینجا مسافرم
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:47
من اینجا مسافرم جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟... زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم.
-
زود قضاوت نکنید!
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:46
زود قضاوت نکنید! مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد اوفرستادند.. مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه...
-
به او اعتماد کن
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:45
به او اعتماد کن مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود. با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود،هیچ گاه شاد نبود.او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد. روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت: ((ارباب،آیا حقیقت دارد که خداوندپیش از بدنیا آمدن شما جهان را اداره می کرد؟)) او...
-
پاسخ دکتر حسابی
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:45
پاسخ دکتر حسابی یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم . دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک...
-
نماز ملفوظ و نماز مقبول
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:44
نماز ملفوظ و نماز مقبول آیت الله جوادی آملی می فرمود: دو نوع نماز داریم، یکی نماز ملفوظ است یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می خواند و نمازش در محدوده الفاظ است. دوم؛نماز مقبول است یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می دارد ،چون قرآن فرمود : ((ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر)) راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ...
-
ناسپاسى در قِبال رحمت
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:43
ناسپاسى در قِبال رحمت(حتماً بخوانید) روزى مردى خواب عجیبى دید او دید که پیش فرشته هاست و به کارهاى آن ها نگاه مى کند. هنگام ورود، دسته بزرگى از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایى را که توسط پیک ها از زمین مى رسند، باز مى کنند و آن ها را داخل جعبه مى گذارند. مرد از فرشته اى پرسید، شما چه کار مى کنید؟...
-
ما همان چیزی را درو می کنیم که می کاریم.
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:42
داستان کوتاه مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را...
-
سخن سنجیده
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:39
روزی لقمان در کنار چشمه ای نشسته بود، مردی از آنجا می گذشت، از لقمان پرسید: " چند ساعت دیگر به آبادی بعدی خواهم رسید؟ " لقمان گفت:"راه برو!" آن مرد پنداشت لقمان نشنیده است و دو مرتبه و با صدای بلندتری پرسش خود را مطرح کرد... لقمان باز هم گفت:"راه برو!!!" آن مرد پنداشت لقمان دیوانه است!...
-
روشی از تحمیل یک فرهنگ
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:38
گروهی از محققان ۵ میمون را در قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای نردبان دسته ای موز گذاشتند. هر زمانی که میمونی بالای نردبان میرفت تا موزها را بردارد، دانشمندان بر روی سایر میمونها آب سرد میپاشیدند. پس از مدتی، هر وقت که میمونی بالای نردبان میرفت سایرین او را کتک میزدند. مدتی بعد هیچ میمونی علیرغم...
-
هیچگاه برای عصبانی شدن زود تصمیم نگیریم!
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:37
عصا زنان و آرام نزدیک شد و در حالی که سعی میکرد نفسی تازه کند گفت: «پسرم خیر از جوونیت ببینی یه کمکی به من میکنی؟» راهش رو کج کرد و زیر لب گفت: من دانشجویم پولم کجا بود؟ پیرزن چند قدم دیگر دنبالش آمد و صدای خواهشش به گوش رسید که: «از صبح هیچی نخوردم، یه کمکی بکن دیگه، منم جای مادرت...» عصبانی برگشت سمت پیرزن، خواست...
-
اعمال شیعیان بر ما عرضه می شود.
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:33
موسی بن یسار می گوید: همراه حضرت رضا علیه السلام بودم؛ همینکه نزدیک دیوارهای توس رسیدم صدای ناله و گریه های شنیدم؛ من به جستجوی آن رفتم، ناگهان دیدم جنازه ای آوردند؛ آن حضرت در حالی که پای از رکاب خالی کرده بود پیاده شد و به طرف جنازه آمد و آن را بلند کرد و چنان بدان چسبید همچون بچه ای که به مادرش می چسبد آن گاه رو به...
-
حکایت
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:29
حکایت وارد داروخانه شدم و منتظر بودم تا نسخهام را تحویل دهند. فردی وارد شد و با لهجهای ساده و روستایی پرسید: «کرم ضد سیمان دارین؟» فروشنده که انگار موضوعی برای خنده پیدا کرده بود با لحنی تمسخرآمیز پرسید: «کرم ضد سیمان؟ بله که داریم. کرم ضد تیر آهن و آجر هم دارم. حالا ایرانیشو میخوای یا خارجی؟ اما گفته باشم خارجیش...
-
آیت الله بهجت:
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:28
آیت الله بهجت: خدا می داند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میّتی هدیه کند چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یک صلوات است. باید به کمی و زیادی متوجه نباشد، به کیفیت اینها متوجه باشد. اگر برای خدا کسی انفاق کرد، ولو یک پول باشد، و برای خدا انفاق نکرد، هزارها طلا و نقره باشد. اینها فانیات هستند و آنها...
-
شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده لشکر 10 سیدالشهداء
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:28
مادر در خواب پسر شهیدش را می بیند .پسر به او می گوید : " توی بهشت جام خیلی خوبه ، چی می خوای برات بفرستم ؟ " ، مادر می گوید : " چیزی نمی خوام ؛ فقط جلسه قرآن که میرم همه قرآن می خونن و من نمی تونم بخونم خجالت می کشم میدونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون" . پسر می گوید : "...
-
زن بدکاره و تربت سید الشهدا(علیه السلام)
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:26
زن بدکاره و تربت سید الشهدا در زمان حضرت صادق (ع) زن زانیه ای بود که هروقت بچه ای از طریق نامشروع می زائید به تنوری می انداخت. و آنهارا می سوزاند، تا اینکه اجلش رسید و مُرد. اَقربای و خویشان او، زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و بخاکش سپردند، ولی یک وقت متوجه شدند زمین جنازه این زن بدکاره را قبول نمی کند و...
-
جنگ نرم
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:24
جنگ نرم کشاورز فقیری برغالهای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز میگشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند میتوانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند. اما چگونه میتوانند این کار را عملی کنند؟ مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این...
-
کنترل نفس سالک با قلت طعام
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:23
کنترل نفس سالک با قلت طعام طعام بسیار، قلب را میمیراند و باعث طغیان و لجامگسیختگی خواهد شد. گرسنگی از اجل خصال مومن است. یحیی بن معاذ چه نیکو گفته است؛ اگر به همه ملائکه و هفت آسمان و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و هر کتاب و ولی و حکمتی و امامان توسل جویی که تو را با نفست مصالحه دهند و نفس را ترغیب نمایند که دنیا...
-
روز حسرت
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:23
روز حسرت از امام صادق علیه السلام پرسیدند: یوم الحسرة، کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت. حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا...
-
خدایا ما یاغی نیستیم....
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:21
روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند، که شخصی باعجله آمدوضوگرفت وبه داخل اتاق رفت وبه نماز ایستاد، با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را به جا می آورد؛ تا وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود، به هنگام خروج با مرحوم کاشی رو به رو شد ایشان...
-
خریدار یوسف
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:18
خریدار یوسف وقتی حضرت یوسف رو آوردن تو بازار برده فروشای مصر، همه جمع شدن، حتی بزرگای مصر هم اومدن. تو جمعیت یه پیرزن بود که دو تا کلاف نخ تو دستش بود، یه نفر که کنارش ایستاده بود، ازش پرسید: اینا چیه؟ پیرزن گفت: کلاف نخ! پرسید: واسه چی آوردی؟ گفت : آوردم تا باهاش یوسف رو بخرم طرف خندید گفت : آخه با دو تا کلاف نخ که...
-
ما از کدام گروه هستیم ؟
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 14:11
در یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند•••• از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند••••• وزراء از...
-
تموم دارایی
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 14:08
تو شمال شهر تهران ،یه قنادی باز شد . .فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن ،یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال خرید بودن یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت ،یه ۵۰ تومنی پیدا کرد و گذاشت رو میز ،گفت اینو شیرینی بهم بده !!!! مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و...
-
با رشد و پیشرفت دیگران شکست می خورند
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:59
حکیمی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود. مردی به او نزدیک شد و گفت مرا به شاگردی بپذیر! حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن. مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد. حکیم گفت برو یک سال بعد بیا. یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت کوتاهش کن. مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند. حکیم...
-
با خدا باش و پادشاهی کن
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:56
جوانی عاشق دختر پادشاه شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. از سر بی کسی به عالمی پناه آورد و قضیه را برای وی شرح داد. عالم به او گفت: چرا از خدا نمیخواهی تو را به خواسته خویش برساند؟ جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، طوری که اندک اندک...
-
چرا پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:52
چرا پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟ (خرافه) هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه میکرد. وی که یکی از فرمانداران جنگ قادسیّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و در نتیجه خیانت یک نفر با وضعی نا امید کننده روبرو شد، نخست در قلعهای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده اعراب آگاهی داد که هر گاه او را امان دهد،...
-
اسیر نفس
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:51
اسیر نفس گویند سلطان سلجوقی بر عابدی گوشه نشین و عزلت گزین وارد شد. حکیم سرگرم مطالعه بود و سر بر نداشت و به ملکشاه تواضع نکرد، بدان سان که سلطان به خشم اندر شد و به او گفت: آیا تو نمی دانی من کیستم؟ من آن سلطان مقتدری هستم که فلان گردنکش را به خواری کشتم و فلان یاغی را به غل و زنجیر کشیدم و کشوری را به تصرف در آوردم....
-
زود زود به مشهد بروید.
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:50
آیت الله بهجت (ره ) میفرمودند؛ مثل ما تنبل نباشید، زود زود به مشهد بروید. گاهی موانع بزرگی با یکبار مشهد رفتن از سر راه ما برداشته میشوند. هنگامی که به حرم مشرف شدید به عدد اسم ابجد امام رضا علیه السلام یعنی هزار و یک مرتبه " یا رئوف و یا رحیم " بگویید. زیارت کنید، نماز زیارت بخوانید و بعد به امام رضا علیه...
-
امان نامه
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:49
شیخ عباس قمی در فوائدالرضویه نقل میکنند که: کاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام )، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود. اومدند امام رو زیارت کردند، از مشهد خارج شدند، یه منزلیه مشهد اُطراق کردند، دارند برمیگردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند شب...
-
در محضر شیخ اسماعیل دولابی
یکشنبه 9 خردادماه سال 1395 09:47
در محضر شیخ اسماعیل دولابی خدا یک تار و یک تور و یک تیر دارد. با تار و تور و تیرِ خود ، آدم ها را جذب می کند. تار خدا قرآن است . نغمه های قرآن آسمانی است . خیلی ها از این طریق قرآن جذب می شوند. خیلی ها را با تور جذب خودش می کند ، مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر . تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدم...