یکی از علماء می گوید همسرم را که مرده بود با دعائی احضار کردم دیدم او را به محوطه ای همانند فرودگاه آوردند گفتم خانم من زنده ام و شما مرده اگر کاری در دنیا از دست من ساخته است بگویید برای شما انجام دهم .
گفت : من در اینجا مشکلی ندارم جز اینکه روزی در مجلسی نشسته بودم و دیگران از فردی غیبت می کردند و من دفاع نکردم و مجلس را هم به علامت اعتراض ترک ننمودم الان سالهاست که معطلم . چرا که آن فرد زنده است باید بمیرد و اینجا بیاید شاید مرا حلال کند و من آزاد شوم .
« آیه الله بهلول مشهدی »