ماجرای گم‌شدن کفش‌های آیت‌الله خامنه‌ای

ماجرای گم‌شدن کفش‌های آیت‌الله خامنه‌ای

 

حاج محمدکاظم نیکنام می گوید:

یکبار آخر شب آقای خامنه‌ای می‌خواستند بعد از انجام کارها بروند اما کفش‌هایشان نبود.

ایشان گفتند که من جلسه دارم و باعجله باید بروم. وقت هم خیلی کم بود و کفش‌هایشان نبود.

گفتم:کفش‌های من را شما بپوشید و بروید به کارتان برسید. کفش شما را من آخر سر پیدا می‌کنم و می‌پوشم؛ فردا با هم عوض می‌کنیم.

آخر شب هر چه گشتم کفش‌های ایشان را پیدا نکردم، تنها یک جفت کفش پاره و پوره پیدا کردم. با خودم گفتم حتما یک کسی آمده، کفش‌های آقا را برده و اینها را جای آن گذاشته است.

به هر صورت کفش‌ها را پوشیدم و به منزل رفتم. کفش‌ها خیلی درب و داغان بود ،طوری که نزدیک بود پایم زخم شود.

فردای آن روز آیت الله خامنه ای آمدند و به من گفتند: کفش‌هایم را پیدا کردی؟ گفتم: نه؛ انگار یک نامرد بی‌انصافی آمده کفش‌های شما را برده و این کفش‌های پاره‌ها را جای آن گذاشته است. آقا نگاهی به کفش‌ها انداخت و با لبخندی گفت: این که کفش‌های خود من است!


کفشهای رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی بر خلاف بسیاری از رهبران و روسای کشورهای جهان پوششی ساده و به دور از تجمل دارد. تصویر زیر مربوط به جلسه رهبر انقلاب با اعضای خبرگان رهبری است که مورد توجه خبرنگاران و شبکه های اجتماعی قرار گرفته است.





حجت‌الاسلام علی‌اکبر رشاد، سرپرست حوزه علمیه امام رضا (ع) تهران و مدارس تابعه، در مراسم اختتامیه «جشنواره علامه شعرانی» در شهریور سال ۸۹ با بیان اینکه متأسفانه برخی معاندان و جاهلان به تخریب چهره مظلوم مقام معظم رهبری می‌پردازند و منکر ساده‌زیستی و سیره عملی زندگی ایشان هستند.رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در حالی که بغض خود را فرو می‌خورد، ادامه داد: تا به حال چندین بار قصد کرده‌ام با تلفن همراهم از کفش پاره‌پاره و ترک‌ترک نعلین آقا عکس بگیرم تا مظلومیت و ساده‌زیستی «سید علی» را به دیگران هم نشان بدهم.

معشوقانی که شایسته‌ی عشق ورزی هستند


مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموعه قرآن و عترت، تا اولا بتوانیم یگانگی قرآن و عترت، و معجون مرکب از آن دو را بیابیم؛ و ثانیا در مقام پیروی و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو طواف عاشقانه بنماییم، و بدانیم که آن‌ها از هر معشوقی بیشتر شایسته‌ی عشق ورزی هستند، راجع به حضرت یوسف(ع) است که:




«جماله فی نفسه أعلی من جماله فی بدنه و جماله النفسانی اعظم من جماله الجسمانی و کل نبی أو وصی نبی جماله الروحانی اعظم من جمال یوسف الجسمانی.»


جمال درونی و باطنی او از زیبایی بدنی و جسمانی‌اش برتر و بزرگتر بود. روشن است که این اختصاص به حضرت یوسف(ع) ندارد، بلکه جمال روحانی تمام پیامبران و اوصیا و جانشینان آن‌ها از زیبایی جسمانی حضرت یوسف(ع) برتر و بیشتر است.


آیا (قطعن ایدیهن)(1)؛ (زنان، وقتی یوسف(ع) را دیدند) دروغ است یا راست؟! آیا «هو فی باطنه أحسن منه فی ظاهره»؛ (باطن او از ظاهرش زیباتر بود.) دروغ است؟! تازه (و ما أوتیتم من العلم الا قلیلا)(2)؛ (از علم، جزا اندکی به شما داده نشده است.) جمال واقعی حضرت یوسف(ع) اخفا شده بود. هم چنین داریم که:

«أعطی یوسف شطر الحسن و النصف الاخر لباقی الناس...»(3)


به حضرت یوسف(ع) بخشی ]نیمی[ از زیبایی عطا شده بود، و نصف دیگر به دیگران ...


امام علی(ع) می‌فرماید:

«لو کشف الغطاءُ ما ازددت یقینا»(4)

اگر پرده کنار رود، بر یقین من افزوده نمی‌شود.

یعنی «لم از دد یقینا کما لو کشف الغطاء لکم و تیقنتم»؛ (چنان که وقتی پرده از جلو دیدگان شما کنار رود، یقین پیدا می‌کنید، بر یقین من افزوده نمی‌گردد.)



1. سوره یوسف آیه‌های 31 و 50

2. سوره اسراء، آیه 85

3. قصص الانبیاء جزایری، ص 160. نیز ر.ک: خرائج، ج3، ص 1046.

4. بحارالانوار، ج40، ص 153، ج46، ص 134، ج64، ص 73 و...


کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 33