الهی:
چگونه می توانم عظمت تو را تصور کنم ، که خود و تمام آنچه مرا احاطه کرده همچو آینه ای است که فقط نمایانگر ذرّه ای (سرِ مویی) از قامت رعنا و دلربای توست ای دلبر بی همتا.
دلبرم :
هر قدر که دل در گرو تو نهادم ، دلدار شدم ؛ و هر گاه که دل به تو دادم دل داده ات شدم .
ای دلبری که دل به تو دادن عین دلداری است ، طرفةالعینی دلم رادر گرو غیر خودت قرار مده که حقیقت موت ، و موت حقیقی دمی است که دل در گرو غیر تو باشد
ای دلبری که هر از گاه دل بری دل بر مدام ، که دل ندهم به دیگری
دلبر تویی و دلبردیگر مرا مباد گر دلبری بود ، دیگر دل مرا مباد
دلبر تویی و دل ، برتو می نهم هم دل بر تو و سرهم برتو می نهم ای عظیم :
چگونه می توانم عظمت تو را تصور کنم ، که خود و تمام آنچه مرا احاطه کرده همچو آینه ای است که فقط نمایانگر ذرّه ای (سرِ مویی) از قامت رعنا و دلربای توست ای دلبر بی همتا.
دلبرم :
هر قدر که دل در گرو تو نهادم ، دلدار شدم ؛ و هر گاه که دل به تو دادم دل داده ات شدم .
ای دلبری که دل به تو دادن عین دلداری است ، طرفةالعینی دلم رادر گرو غیر خودت قرار مده که حقیقت موت ، و موت حقیقی دمی است که دل در گرو غیر تو باشد
ای دلبری که هر از گاه دل بری دل بر مدام ، که دل ندهم به دیگری
دلبر تویی و دلبردیگر مرا مباد گر دلبری بود ، دیگر دل مرا مباد
دلبر تویی و دل ، برتو می نهم هم دل بر تو و سرهم برتو می نهم