#عیب_جویی

#عیب_جویی



روزی پادشاهی به اطرافیانش گفت که اگر از کسی عیب و ایرادی ببیند، آن شخص باید یک درهم تاوان بدهد. یکی از شحنه ها (نگهبان ها)  مردی را عریان دید و گفت: باید به دستور پادشاه یک درهم بپردازی.


مرد گفت: چه....چه...چرا باید بدهم؟! شحنه گفت دو درهم باید بدهی چون لکنت هم داری. شحنه گریبان مرد راگرفت؛ او خواست دفاع کند، معلوم شد دستش هم بالا نمی آید. شحنه گفت حالا باید سه درهم بدهی! 


در این گیر و دار کلاه از سر مرد افتاد و آن مرد کچل بود. شحنه طلب چهار درهم کرد. مرد بینوا خواست بگریزد، کاشف به عمل آمد که لنگ و چلاق هم هست. شحنه گفت از جایت تکان نخور که تو گنجی بسیار پر بها هستی.!!!


متأسفانه برخی در پیدا کردن عیب و ایراد در دیگران چنان مشتاق و جدی هستند که انگار گنجی را جست و جو می کنند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد