شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده لشکر 10 سیدالشهداء

مادر در خواب پسر شهیدش را می بیند .پسر به او می گوید : "

 توی بهشت جام خیلی خوبه ، چی می خوای برات بفرستم ؟  " ،

مادر می گوید : " چیزی نمی خوام ؛

 فقط جلسه قرآن که میرم همه قرآن می خونن و من نمی تونم بخونم خجالت می کشم میدونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون"  .
پسر می گوید : " نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار رو بخون ! "
بعد از نماز یاد حرف پسرش می افتد قرآن را برمی دارد و شروع می کند به خواندن
خبر می پیچد
پسر دیگرش این را به عنوان کرامت شهید محضر #آیت_الله_نوری_همدانی مطرح می کند و از ایشان می خواهد مادرش را امتحان کند .
قرار گذاشته می شود .
حضرت آیت الله نزد مادر شهید می روند . قرآنی را به او می دهند که بخواند ، به راحتی همه جای را میخواند ؛ اما بعضی جاها را نه .
می فرمایند : « قرآن خودت را بردار و بخوان ! »
مادرشهید شروع می کند به خواندن ؛ بدون غلط . آیت الله نوری گریه می کند چادر مادر شهید را می بوسد و می فرمایند : « جاهایی که نمی توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم » .
شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده لشکر 10 سیدالشهداء

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد