ترس از ستایش دیگران


یکی از بزرگان را در مجلسی بسیار ستودند و در وصف نیکی های او زیاده روی کردند. او سر برداشت و گفت: «من آنم که خود می دانم» (و خود را بهتر از شما می شناسم).

شخصم به چشم عالمیان خوب منظرست  وز خبث باطنم، سر خجلت فتاده پیش 

طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق  تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش 

از این حکایت سعدی چنین می توان استفاده کرد که انسان های وارسته و بیدار دل هیچ گاه تحت تأثیر ستایش دیگران قرار نمی گیرند و به مدح و ثنای دیگران وقعی نمی نهند؛ زیرا آنان هرگز خود را کامل نمی پندارند و از عیب های پنهان و آشکار خود غافل نیستند. در نتیجه، همواره خود را در پیشگاه پروردگارشان سرافکنده و شرمنده می دانند. حضرت علی علیه السلام در بیانی زیبا و دل نشین می فرماید:

فَهُمْ لاِءَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ اَعْمالِهِمْ مُشْفِقُونَ اِذا زُکِّیَ اَحَدٌ مِنْهُمْ خافَ مِمّا یُقالُ لَهُ فَیَقُولُ: أَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسی مِنْ غَیْری وَ رَبّی اَعْلَمُ بی مِنّی بِنَفْسی اَللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنی بِما یَقُولُونَ، وَاجْعَلْنی اَفْضَلَ مِمّا یَظُنُّونَ وَاغْفِرْلی مالا یَعْلَمُونَ.

(پرهیزکاران) نفس خود را متهم می کنند و از کردار خود ترسناکند. هرگاه یکی از آنان را بستایند، از این ستایش در هراس می افتد و می گوید: من خود را از دیگران بهتر می شناسم و خدای من بهتر از من، مرا می شناسد. بار خدایا! مرا بر آنچه می گویند، مگیر! و بهتر از آنچه می گویند، قرار ده! و گناهانی که نمی دانند، بیامرز!

فضل بن یونس از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت می کند که آن حضرت به من فرمود:

این دعا را بسیار بخوان: «اللّهُمَّ... لا تُخْرِجْنی مِنَ التَّقصیرِ؛ پروردگارا! مرا از تقصیر بیرون مبر.» فضل گوید: من عرض کردم: معنای این عبارت چیست؟ حضرت فرمود: هر کاری را که به خاطر خدای عزوجل انجام دهی، پس خود را در آن کار، پیش خود مقصر بدان؛ زیرا همه مردم در کارهایشان میان خود و خدای عزوجل تقصیرکارند.

پیام متن:

هیچ گاه نباید به ستایش دیگران دل خوش کرد؛ زیرا دیگران از سرّ آدمی و عیب های پنهان اخلاقی او بی خبرند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد