الهی نامه (۵)

-50

الهی :

قبولم کن ، که ز نفسملول ، وز کرده خَجولم

-51

الهی :

با کوله باری بس گران از گناه،ولی محدود ، روی به تو آورده ام که در غفران نا محدودی

-52

الهی :

این محدود را با پا یبندی به حدودت نا محدود کن 

-53

الهی :

محدودم کن ، که نا محدود شوم

-54

الهی :

شیطان عهد بسته که بندگانت را دسته دسته به زنجیر عصیان بسته و از بندگی تو خسته

نماید ؛ استعانت نما که از بندش رسته و درب به رویش بسته و با طاعت پیوسته او راخسته نمایم . 


-55

الهی :

شیطان پیوسته مرا به عصیان می خواند و خسته نمی شود ؛ چگونه است که من از طاعت توخسته می گردم ؟

-56

الهی :

لقایت را غایت آمالم گردان

-57

الهی :

خوشآنکه خوشنودی ات را طالب است و بر نَفس غالب

-58

الهی :

از ممکن الوجود خطا ممکن است و بر واجب الوجود عطا واجب

-59

الهی :

سراپا نیازم و به سوی بی نیاز دستم باز ، عطایم کن و بنواز و ببخشا باز

-60

الهی :

عمری است ز تو می زنم دم ،که لحظه ای با تو گردم همدم.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد