-50
الهی :قبولم کن ، که ز نفسملول ، وز کرده خَجولم
-51
الهی :با کوله باری بس گران از گناه،ولی محدود ، روی به تو آورده ام که در غفران نا محدودی
-52
الهی :این محدود را با پا یبندی به حدودت نا محدود کن
-53
الهی :
محدودم کن ، که نا محدود شوم
-54
الهی :شیطان عهد بسته که بندگانت را دسته دسته به زنجیر عصیان بسته و از بندگی تو خسته
نماید ؛ استعانت نما که از بندش رسته و درب به رویش بسته و با طاعت پیوسته او راخسته نمایم .
-55
الهی :شیطان پیوسته مرا به عصیان می خواند و خسته نمی شود ؛ چگونه است که من از طاعت توخسته می گردم ؟
-56
الهی :لقایت را غایت آمالم گردان
-57
الهی :خوشآنکه خوشنودی ات را طالب است و بر نَفس غالب
-58
الهی :از ممکن الوجود خطا ممکن است و بر واجب الوجود عطا واجب
-59
الهی :سراپا نیازم و به سوی بی نیاز دستم باز ، عطایم کن و بنواز و ببخشا باز
-60
الهی :عمری است ز تو می زنم دم ،که لحظه ای با تو گردم همدم.