دعاى واقعى

علامه طباطبایی(رحمه الله تعالی):

سؤال فطرى از خداى سبحان هرگز از اجابت تخلف ندارد، در نتیجه دعائى که مستجاب نمى‌شود و به هدف اجابت نمى‌رسد، یکى از دو چیز را فاقد است و آن دو چیز همان است که در جمله:{" دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ"}، به آن اشاره شده. 

اول این است که دعا دعاى واقعى نیست، و امر بر دعا کننده مشتبه شده، مثل کسى که اطلاع ندارد خواسته‌اش نشدنى است، و از روى جهل همان را درخواست مى‌کند، یا کسى‌ که حقیقت امر را نمى‌داند، و اگر بداند هرگز آنچه را مى‌خواست درخواست نمى‌کرد، مثلا اگر مى‌دانست که فلان مریض مردنى است و درخواست شفاى او درخواست مرده زنده شدن است هرگز درخواست شفا نمى‌کند.

دوم این است که دعا، دعاى واقعى هست، لیکن در دعا خدا را نمى‌خواند، به این معنا که به زبان از خدا مسئلت مى‌کند، ولى در دل همه امیدش به اسباب عادى یا امور وهمى است، امورى که توهم کرده در زندگى او مؤثرند. 

پس در چنین دعائى شرط دوم (اذا دعان، در صورتى که مرا بخواند) وجود ندارد، چون دعاى خالص براى خداى سبحان نیست، و در حقیقت خدا را نخوانده چون آن خدایى دعا را مستجاب مى‌کند که شریک ندارد، و خدایى که کارها را با شرکت اسباب و اوهام انجام مى‌دهد، او خداى پاسخگوى دعا نیست.

ترجمه المیزان؛ ج۲؛ ص۲۷و ۲۸

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد